رادیو اسلام Radio Islam

سایت مشاوره وپاسخ گویی به شبهات وسوالات دینی و اعتقادی

رادیو اسلام Radio Islam

سایت مشاوره وپاسخ گویی به شبهات وسوالات دینی و اعتقادی

باعرض سلام
پاسخ گوی سوالات وشبهات اعتقادی هستیم.

*********************

تبصره :

استفاده از مطالب بدون منبع هم از نظرمااشکالی ندارد.

آخرین نظرات

آیا غربی ها واقعا خوشبخت اند؟

مm نصراصفهانی | پنجشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۰۹ ب.ظ


سوال: آیا غربی ها خوشبخت تر از ما هستند یا بالعکس است؟
جواب:

بستگی دارد ما خوشبختی را در چی ببینیم. 
آیا خوشبختی یعنی رفاه مادی وبرآوردن غرائز از هر راه ممکن؟
2- خوشبختی یعنی رشد هر چه بیشتر در معنویات وارزشهای دینی واخلاقی؟یا چیز دیگر؟
اگر خوشبختی را در رفاه مادی بیشتر بدانیم بله سخن درست است چون رفاه مادی و وتامین نیازهای مادی وارضاء غرائز در بین آنها راحت تر است. وامکانات مادی وزندگی آنها به مراتب از ما بهتر است. اما در عوض محبت خانوادگی، وجود صمیمت، ارتباط با یکدیگر وکلا امور عاطفی در بین آنها خیلی کمتر از ماست. ویکی از دوستان ما اخیرا که به سوئد ودانمارک رفته بود می فرمود: در آنجا مادر وپدر به راحتی از فرزندان خود دست می کشند وآن عاطفه مادری که در اینجا وجود دارد در آنجا نیست. احساس مسئولیتی که پدر ومادر در کشور ما نسبت به فرزند خود دارند در آنجا وجود ندارد. ورفاه وآسایش پدر ومادر برایشان اولویت دارد. تا آسایش فرزند لذا به راحتی فرزند خود را به مراکز نگهداری کودکان می سپارند. ودر این زمینه خواندن گزارش زیر خالی از لطف نیست.
http://snn.ir/detail/News/393037/84
البته این سخنان به معنای این نیست که همه درآنجا بی بند وبار هستند چون در غرب هم انسانهای فرهیخته کم نیستند ولی بیان فضای غالب است چون از نظر غرب که حکومتها همه سکولار است مسائل سیاسی واجتماعی وعلمی امری جدا از دین است ودین مساله ای شخصی است.
منشا اصلی این نوع دیدگاهها متاسفانه پیاده نشدن فرهنگ اسلام است چون ما اگر به اسلام عمل می کردیم خیلی از این خوشبخیتهای مادی را هم به نحو احسن ودرستش داشتیم. 
یکی از چیزها که اسلام توصیه کرده وغربی ها بیشتر از ما به آن علی رغم اینکه مسلمان نیستند عمل می کنند فرهنگ درست است. متاسفانه فرهنگ معاشرت در زمینه های اخلاقی بین ما خیلی پایین است واین اسف بار است با اینکه از قدیم علماء ما بخثی در کتب خود داشتند بنام کتاب المعاشره، از راست گویی، احترام به هم، دزدی نکردن، تکلف نداشتن و...
این هم به ضعف مسلمانی ما برمی گردد.

سوال: چطور شده غرب بی دین از نظر رشد صنعتی وفرهنگی از ما دیندارها بهتر رشد کرده است؟

بعد از رنسانس تمام توجه غرب به مادیات وپیشرفت مادی وصنعت بوده است ودر این راه تمام تلاش خود را انجام داده اند وپیشرفت هم کرده اند ولی برعکس غرب تقریبا از همان زمان وبعد از صفویه در ایران وبدتر از آن در دیگر کشورهای اسلامی روساء وشاهان اسلامی بیشتر دنبال قدرت وجاه طلبی بوده اند ومسلمانان انسجام خاصی نداشته اند ودائم در اثر جنگ ها شاهی می رفت ودیگری می آمد ویا سلسله ها عوض می شد.
غربی ها در حال حاضر از نظر فرهنگ سازی از ما بهترند وبیشتر از اینکه از طریق اخلاق به این نتایج برسند محاسبات مادی آنها را متقاعد کرده برای پیشرفت این اخلاقیات وفرهنگ را پیاده کنند. البته از نظر اخلاقی مخصوصا اروپای امروز وضع خوبی ندارد که ساده ترین دلیل آن هم همین آزادی وقانونی بودن همجنس بازی است.
لذا فرهنگ سازی یک آداب اجتماعی است که آنها بهتر عمل می کنند ولی اخلاق رعایت ارزشهای اخلاقی بخاطر امرو انسان دوستانه وبرای خداست. غربی که آداب معاشرت خوبی در اجتماعات خود دارد ولی مردم دیگر کشورها مثل جهان سوم را بخاک وخون می کشند واز طریق رسانه ها مردم خود را هم مجاب می کنند که حمایت کنند. نمونه بارز امور ضد اخلاقی در کشورهای غربی همجنس بازی کثیف است که حمایت می کنند ودر لینک زیر کشورهای حامی این مساله بیان شده است:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%...AF%D9%88%D9%86
بله جنبه معنوی واعتقادی در بین ماخوب بوده ولی به بحث آداب معاشرت وجامعیت دین عمل نکرده آن را خوب تبیین نکرده ایم وتاثیر فرهنگ غرب هم باعث شده از ارزشهای خود فاصله بگیریم.

سوال: علت پیشرفت غرب در امور علمی ومسائل مادی وعقب مادندگی چیست وآیا آمریکا واسرائیل غرق در نعمت هستند؟

جواب:
بنده از آیة الله جوادی آملی دردرس تفسیرشان کلامی شنیدم که آنرا قبول دارم شما هم مختار هستید. وآن اینکه مشکل ما تحریم نیست بلکه مشکل ما توحید است اگر ما آنطور که قرآن واهل بیت علیه السلام فرموده اند به خدا اعتقاد داشتیم وبرای خدا عمل می کردیم نه ترسی از آمریکا خواهیم داشت ونه عقب خواهیم ماند. ما جزو کشورهای پرمصرف دنیا هستیم در حالی که اینقدر در دین ما به صرفه جویی توصیه شده است.
اینقدر در دین ما به کار وتلاش وتولید داخلی وعدم وابستگی به بیگانه توصیه شده ولی با تمام تاسف ما پارچه چادر زنانمان را هم از چین وارد می کنیم که اینها واقعا ننگ است برای همه ما، دولت ما باید از تولید ملی حمایت کند ومردم ما باید تلاش کنند واز کار عار نداشته باشند.
کی گفته آنها غرق در نعمت هستند واگر پیشرفتی هم داشته اند یک یاز عواملش چپاول حقوق بیچاره ها بوده مگر خود آمریکا با توحش از دست صاحبان اصلی گرفته نشده است؟ در ثانی الان این همه اعتراض در غرب وآمریکا وسرکوب آنها برای جیست؟
اسرائیل اگر غرق در نعمت است چرا با تهدید یک گروه کوچک مثل حزب الله مردم خود را می بازند؟ وترس بر آنها چیره می شود؟
نعمت از ما گرفته نشده است بلکه آنها کار کرده اند وما کوتاهی وثمره اش شده این والان نیز بجای اینکه حسرت زندگی آنها را بخوریم باید مثل آنها تمام همت خود را برای پیشرفت کشور خود انجام دهیم. شما خاطرات مسدر همفر را بخوانید که چقدر از ماها حاظریم برای حق ودین حق خود مثل او که برای باطلش تلاش می کرد تلاش کنیم. آنوقت انتظار داریم در همه چیز هم مقدم باشیم. خدا امکانات ونعمت را داده وما باید از آنها استفاده کنیم تا پیشرفت داشته باشیم.
درد جامعه ما کوتاهی است یعنی افراد زیادی هستند که زحمت می کشند وموجب رشد جامعه هستند مثل همین دانشمندان هسته ای اما این مساله عمومی نیست که همه احساس مسئولیت کنند ودر راه رشد تلاش کنند.
در عین حال نباید غافل شد که همین استعماگران قرنها با قبضه دول کشورهای مختلف وسیطره برآنها هم کشورها را عقب نگه داشته اند وهم دارایی آنها را غارت کرده اند وبعد از قرنها ایران بعد از انقلاب اولین کشوری بود که در مقابل آمریکا وقلدری او ایستاد.

سوال: ایران چقدر به رای مردم احترام می گذارد؟ چرا در مورد انرژی هسته ای همه پرسی برگزار نمی کنند؟

یشتر از هر جایی،برعکس خیلی از کشورها حزب بازی نیست وحتی یک بچه روستایی دانش آموخته هم می تواند با عالی ترین مراکز تصمیم گیری راه پیدا کند ودر عین حال همه مسئولان رده بالا با رای مردم انتخاب می شوند.
کشوری که می خواهد در زمینه ای که به نفع مردم است پیشرفت کند وعلنی کردن آن به ضرر خودش است ودشمنان مانع آن خواهند شد پرا باید همه پرسی کند؟مگر انرژی هسته ای چه ضرری به حال مردم دارد تا همه پرسی کنند؟ د رعین حال اگر قرار باشد همه چیز از موشک درست کردن تا احداث کارخانه ودانشگاه با همه پرسی باشد این مردم کی به کارهایشان خواهند رسید؟ چند کشور دنیا چنین رویه ای دارند؟ البته با سند ومدرک ارائه دهید.

سوال: اگر غربی ها به محجبه ها اجازه حضور در دانشگاه وکلاس نمی دهند چرادر کشور ما هم به بد حجابها اجازه حضور در اجتماع ومراکز علمی داده نمی شود؟
جواب: 
اینطور هم نیست یا شاید حضرتعالی به خیابان ویا مراکز علمی سر نمی زنید. بنده که خودم در دانشگاه تدریس دارم بیش از 50 % ودر جاهایی مثل تهران شاید بالای 70% درصد حجاب درست حسابی ندارند. از تردد در خیابان که در شده است بلکه داخل دانشگاههای ما کم بی حجاب وجود دارد وبقیه مراکز بهتر از این نیستند.

خلاصه:

در حال حاضر جایی در دنیا پیدا نمی شود که از همه جهت ایده آل باشد، در غرب هم که مهد آرزوی خیلی هاست اولا خودشان از نظر مادی فعلا دچار بحران هستند ومردم خود آنها مثل اعتراضات وال استریت معترض هستند. واز نظر معنوی هم که وضعیت خوبی ندارد که نمونه بارز آن دختران ویترینی در فرانسه مهد تمدن وآزادی اروپا است وآزادی ازدواج همجنس بازی در همه کشورهای اروپایی، وکلیپ زیر در مورد دختران ویترینی بهترین گواه بر بدبختی مردم فقیر در اروپا است وکسی در آنجا وضعیت بهتر ی دارد که پول داشته باشد.
http://www.aparat.com/v/oGufX/%D8%B2...8C%D9%86%DB%8C
  • مm نصراصفهانی

زن قرآنی ومسلمان، فعال اجتماعی است؟

مm نصراصفهانی | سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ق.ظ


نگاه قرآن به زن با نگاه همه انسانهایی که در چارچوب فرهنگ بسته خویش به او ‌می‌نگرند متفاوت است. قرآن خلقت زن و مرد را از یک حقیقت دانسته است (زمر۶)  و در انجام وظایف و مسئولیت‌های انسانی و اجتماعی، فرقی بین آن دو قائل نیست. اگر بین آنان تفاوتی‌ قائل شده است این تفاوت ارزشی نیست بلکه ناشی از وضع فیزیولوژیک و فرهنگ اجتماعی خود ساخته آنان است. (نسا۳۲) در فرهنگ قرآن، زنان همچون مردان در انتخاب راه زندگی خویش، نقش مستقل و تعیین کننده دارند و در مقابل انتخاب خویش همچون مردان شخصاً متعهد و مسئول هستند. حوا در هدایت و عصیان با آدم به یک اندازه مسئولیت داشت و نقش مستقل و کاملاً مساوی با او ایفا کرد. هنگامی که هر دو توبه کردند، خدا توبه هر دو را با هم پذیرفت. (بقره۲۵-۳۷)

نگاه منفی قرآن به زنان با مردان تفاوت ندارد و با معیاری یکسانی در مورد آنان قضاوت می‌کند، به همین جهت ابولهب و زن ابولهب نقش برابر در تقبیح قرآن دارند. (مسد) همسر نوح و همسر لوط با وجود اینکه هر دو همسر پیامبر هستند، چون مستقلاً تصمیم به مخالفت با اندیشه و باورهای صحیح شوهران خود می‌گیرند از جانب خدا، همچون مردان، مورد مذمت قرار گرفته و همچون آنان عذاب می‌شوند. (تحریم۱۰) آسیه با وجودی که همسر فرعون است ولی چون نقش مستقل از شوهر دارد، به جهت استقلال فکر و عمل درست خود، مورد تجلیل و تمجید خدا قرار گرفته است. او در اندیشه توحیدی چنان اوج می‌گیرد که خدا او را الگوی ایمان، مردان و زنان معرفی می‌کند. تجلیل خدا از آسیه به جهت خانه‌داری، شوهرداری و تربیت فرزند نیست بلکه به جهت نقش مستقل او در عرصه اجتماع و شعور سیاسی بالای اوست، به جهت داشتن تحلیل و موضع درست نسبت به عملکرد ظالمانه شوهر خود در عرصه سیاست نسبت به عملکرد دیگر جریانات سیاسی ضالمانه اجتماع خویش است. (تحریم۱۱) قرآن نقش فعال اجتماعی و مدیریتیِ رفتارِ مادر و خواهر موسی را برجسته ساخته است. آنان بر خلاف دیگر زنان عصر خود، تسلیم سرنوشت نشدند و با برنامه‌ریزی از فضای ظالمانه سیاسی عبور کردند و بهترین شرایط را برای حیات و رشد موسی فراهم ساختند. (قصص۷-۱۳) قرآن از دو دختری سخن می‌گوید که در فضای مردانه، با حفظ عفاف، برای کمک به پدر خویش، دوش به دوش مردان گوسفندان را به چرا می‌برند و زمینه رسیدن به عشق انسانی خود به موسای جوان دارای قدرت مادی و معنوی را فراهم می‌کنند، آنان در ملاقات اول، با ارزیابی درستی که از قدرت و امانت موسی پیدا کرده‌اند به پدر خود پیشنهاد استخدام او را به دلیل همین دو ویژگی اساسی می‌دهند. (قصص۲۳-۲۶) مقایسه شود با نقش زلیخا در داستان یوسف که در پی عشقی اروتیک است و مردی مقابل اوست که تمایل جوانی برابر دارد، برهان رب را می‌بیند و از خدا مدد می‌جوید. زنانی برابر او قرار دارند که جز شهوت خود، نه چیزی مشاهده می‌کند و نه از چیزی مدد می‌جویند. (یوسف۲۴ و۳۲)

قرآن از زنی سخن می‌گوید که رهبر کشوری است و آن را به درستی مدیریت می‌کند به طوری که در اقتصاد و سیاست و اقتدار کشورش فتوری نیست و همچون سلیمان پیامبر کشورش از همه نعمت‌ها برخوردار است. این زن خورشید پرست است و سلیمان خدا پرست. این زن فرمانده یک ارتش قوی است ولی شخصیت مستبدی ندارد و با وجود فرمانبری مردمش از او، بدون مشاوره با کارشناسان و بزرگان تصمیم نمی‌گیرد. وی از نقش تاریخی پادشاهان ستمگر تحلیل درستی دارد و مردان اندیشه و سیاست را مجذوب خوی صلح طلب خود ساخته است. بسیار هوشمندانه موضع می‌گیرد تا منافع کشورش را تامین کند و باعث خرابی و فساد سرزمین خویش نشود. با هوش سرشاری که دارد به سرعت متوجه اندیشه غلط و شرک‌آلود خود ‌شده و نه به قدرت سلیمان بلکه به خدای سلیمان روی می‌آورد. (نمل۲۲-۴۴) قرآن از نقش مستقل مادر مریم در نذر، در مورد فرزند خود و پذیرش نذر و دعای او توسط خداوند سخن می‌گوید. شخصیت مریم در قرآن شخصیت بی‌بدیلی است به طوری که زکریای نبی، غبطه موقعیت معنوی او را می‌خورد. او توانسته است عفیفانه موقعیت معنوی که مخصوص مردان تلقی می‌شده است را به خود اختصاص دهد. به همین جهت  رزق بی‌حساب به او داده می‌شود و ملائکه با او هم سخن می‌شوند و به او بشارت می‌دهند که او همچون پیامبران برگزیده خدا است و او بزرگِ زنان عالم است. (آل‌عمران۴۳) خداوند مریم را نمونه و ضرب المثل ایمان، برای زنان و مردان مومن معرفی می‌کند. (تحریم۱۲)

قرآن در زمان پیامبر اسلام، انتخاب مستقل دین زنان چه به سمت حق و چه به سمت باطل را پذیرفته است و از مسلمانان می‌خواهد که آنان که مسلمان شده‌اند را به شوهرانشان به اجبار تحویل ندهند و انتظار این را هم نداشته باشند که آنان که کافر شدند به اجبار به آنان تحویل داده شود. (ممتحنه۱۰-۱۱) زنان همچون مردان، در عرصه سیاست، طرف قرارداد بیعت با پیامبر خدا یعنی حاکم مسلمانان هستند و دوشادوش مردان با رسول خدا پیمان می‌بندند که چیزی را با خدا شریک نکنند، و به اصول اخلاقی مربوط به خود پایبند باشند. قرآن زنان را چنان دارای قدرت تشخیص دانسته است که طبق این پیمان سیاسی، آنان را موظف ساخته است که در چیزی که، از پیامبر درست و معروف تشخیص دادند با او مخالفت نکنند. آنگاه خدا پیامبر را موظف کرده است که از این زنان قدر شناسی کند و از خدا برایشان طلب مغفرت کند. (ممتحنه۱۲) خداوند در مقابل اعتراض زنان به نگاه مردانه آیات با یک قاعده کلی، برابری زن و مرد را در همه امور انسانی و معنوی گوشزد کرده است و از مرد و زن تسلیم حق، مرد و زن مومن به حق، مرد و زن مطیع حق، مرد و زن صادق، مرد و زن صابر، مرد و زن خاشع، مرد و زن تصدیق کننده حقیقت، مرد و زن روزه‌دار، مرد و زن با عفت و مرد و زنی سخن می‌گوید که بسیار به خدا توجه دارند. (احزاب۳۵)

دکتر نصراصفهانی

  • مm نصراصفهانی

فراتر از بدحجابی و بی‌حیایی دختران جوان ایرانی

مm نصراصفهانی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۳۵ ب.ظ
نویسنده : زهرا چیذری 
با وجود آنکه حدود 9 سال از مصوبه ساماندهی مد و لباس می‌گذرد و چند سالی هم می‌شود که چندین جشنواره مد و لباس برگزار شده و کارگروه ساماندهی مد و لباس فعالیت‌هایی را در این عرصه داشته اما مانتوهای جلوباز و شیشه‌ای به همراه شلوارهای ساپورت در سطح شهر خروجی ملموسی است که مردم جامعه به چشم می‌بینند و انگار فعالیت‌های ایجابی کارگروه ساماندهی مد و لباس نتوانسته راه به جایی ببرد. حالا یک بار دیگر نیروی انتظامی وارد این عرصه شده و قرار است از اول شهریور با فروشندگان مانتوهای شیشه‌ای و بدن‌نما برخورد شود. 
نبض مد جامعه در دست ما نیست؛ این موضوع ملموس‌ترین واقعیتی است که می‌توان آن را در سطح جامعه مشاهده کرد، به همین خاطر است که هر روز با یک نوع مد نامتعارف و در تضاد با ارزش‌های جامعه ایرانی اسلامی مواجهیم؛ یک روز مانتوهای جلوباز و شلوار ساپورت به الگوی مد زنان و دختران جوان جامعه ما تبدیل می‌شود و روز دیگر مانتوهای شیشه‌ای و بدن نما. این در حالی است که هم اکنون چهار سال از فعالیت رسمی کارگروه ساماندهی مد و لباس می‌گذرد و تاکنون چندین جشنواره برگزار و از طرح‌های برتر ارائه شده در این جشنواره‌ها تقدیر شده است. با وجود این همچنان مدهای ماهواره‌ای و زیر‌زمینی در سطح شهر جولان می‌دهند. حالا و در سکوت و انفعال دیگر نهادهای متولی بحث عفاف و حجاب، یک بار دیگر پلیس اداره اماکن با ابزار برخورد سلبی به این حوزه ورود یافته تا شاید بتوان در سطح عرضه با بدپوششی‌های ناشی از مانتوهای شیشه‌ای و بدن‌نما مبارزه کرد. 
  
انفعال متولیان حجاب و عفاف 
مصوبه‌ 427 شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از کامل‌ترین مصوباتی است که به مقوله‌ عفاف و حجاب پرداخته است. این مصوبه تکالیف 26 دستگاه را در حوزه‌ عفاف و حجاب معین و برای گسترش فرهنگ حجاب و عفاف 300 راهکار ارائه کرده است که هر کدام از این 26 دستگاه به تناسب نقشی که در نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف دارند، موظف به اجرای تعدادی از بندهای این مصوبه هستند. یکی از مهم‌ترین نهادهای مسئول در این حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد و کارگروه ساماندهی مد و لباس است. حمید قبادی، دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس در گفت‌وگو با «جوان »‌ درباره چرایی ورود مدهای نامتعارفی همچون مانتوهای شیشه‌ای به جامعه می‌گوید:ما حدود 150 سال است که مصرف‌کننده مدهای غیر ایرانی هستیم و این مسیر همچنان کم و بیش در جامعه و به خصوص در تولید سنتی لباس وجود دارد. بنا به تأکید وی مانتوهای حریر و بدن‌نما قطعاً لباس مناسب برای اجتماع نبوده و با ارزش‌های ما مخالف است اما اگر در سطح جامعه شاهد چنین مدهایی هستیم به دلیل آن است که مصرف‌کننده زیر بار مصرف این نوع از مدها می‌رود. قبادی معتقد است کارگروه مد و لباس دارد تلاش خود را برای ذائقه‌سازی در مخاطب ایرانی انجام می‌دهد اما نمی‌‌توان در پروسه‌ای چهار، پنج ساله همه چیز را تغییر داد. ضمن آنکه با وجود نمود زیاد تخلفاتی نظیر استفاده از مانتوهای شیشه‌ای، ‌درصد ناچیزی از جامعه از چنین پوشش‌هایی استفاده می‌کنند. 
  
باز هم پلیس وارد می‌شود
اگر سری به مراکز خرید بزنید درمی‌یابید که خرید یک مانتوی مناسب چه کار سختی است. از سوی دیگر یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث می‌شود شاهد فراگیری مدهای نامناسب در سطح جامعه باشیم، اقتصاد پوشاک است. در حالی که می‌توانید یک مانتوی جلوباز و شلوارهای تنگ و نامناسب را با قیمتی حدود 10 تا 15 هزار تومان هم تهیه کنید اما برای خرید یک مانتو و شلوار مناسب جز دردسر پیدا کردن مدل‌های خوب ناگزیرید مبالغی بسیار بالاتر از این را بپردازید. حالا اما قرار است در سطح عرضه با این پوشش‌های نامناسب برخورد شود. 
رئیس پلیس نظارت بر اماکن عمومی ناجا به تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان مانتوهای نامتعارف و شیشه‌ای هشدار داد و گفت: طرح برخورد با فروشندگان مانتوهای شیشه‌ای و نامتعارف از سیزدهم مرداد‌ماه امسال با هماهنگی اتحادیه پوشاک تهران و با محوریت مراکز تولید و عرضه مانتوهای نازک، چسبان، کوتاه و بدون دکمه در سطح تهران اجرا شد. 
هلالی با اشاره به اینکه پیش از اجرای طرح، تذکرات لازم از طریق ارسال پیامک از سوی اتحادیه پوشاک تهران به واحدهای صنفی ابلاغ شده بود، گفت: پس از این اطلاع‌رسانی، بازرسان اتحادیه، نظارت‌های خود را از ابتدای سال به صورت مستمر در سطح تهران اعمال کردند که در نهایت مأموران اماکن نیروی انتظامی و اتحادیه تهران، در نظارتی مشترک و در قالب یک طرح، برای برخورد با متخلفان به صورت همزمان وارد عمل شدند. 
رئیس پلیس نظارت بر اماکن عمومی ناجا با اشاره به تعریف لباس‌های مجلسی و عدم استفاده از مانتو در مجالس و محافل مختلف گفت: هرکدام از البسه مجلسی، داخل منزل و بیرون از منزل تعاریف مختلفی دارد و عرضه آنها باید براساس ضوابط و مقررات ابلاغ شده اتحادیه و نیروی انتظامی باشد؛ به طور قطع تولید و عرضه البسه برای داخل منزل بلامانع است اما اگر از اینگونه لباس‌ها در مجامع عمومی استفاده شود، پلیس وظیفه دارد با افراد متخلف برخورد کند.
  • مm نصراصفهانی

اخرین اخبار آزمون وکالت 94:راهنمای موفقیت درازمون وکالت 94و95

مm نصراصفهانی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ب.ظ

اخبار ازمون وکالت:




لینک: مواد امتحانی و ضرایب آزمون وکالت در سال 94 + شرایط عمومی و اختصاصی آزمون وکالت 94

http://www.newssh.ir/new.aspx?id=13771


راهنمای موفقیت درازمون وکالت 94و95
 
1. مسئولیت را بعهده بگیرید:
 
شاید بعضی از اتفاقات در طبیعت، برخی از رفتارهای گذشته و حتی عقاید دیگران رانتوان تغییر داد، اما مطمئنا  می توان سرنوشت و آینده خود را همانگونه که طالب آن هستیم رقم زد و اولین پیش شرط موفقیت در هر آزمونی این است که خود را مسئول هر نتیجه ای بدانیم.
 
2.هدفمند حرکت کنید:
 
اتومبیل برای حرکت نیاز به سوخت دارد. سوخت اتومبیل بنزین است و آن را باید از پمپ بنزین تهیه نمود. هواپیما برای حرکت نیاز به سوخت دارد، سوخت هواپیما بنزین مخصوص است که آنرا باید از جایگاه مربوطه تامین نمود. انسان برای حرکت و دستیابی به موفقیت نیاز به سوخت دارد،سوخت انسان را باید از کجا تامین نمود؟
سوخت انسان همان انگیزه او می باشد و انگیزه تهیه کردنی نیست بلکه ایجاد کردنی است. اهداف شما در زندگی مهمترین عامل ایجاد انگیزه می باشد  پس هر گاه که حوصله ندارید و درس نمی خوانید بهتر است که به اهداف خود بیندیشید، احتمالا اهداف شما کمرنگ شده اند!!!
 
3. هزینه های اهداف خود را بپردازید:
 
افراد موفق به این نکته پی برده اند که چگونه بهای تحقق رویاهای خود را بپردازند. آن ها از سختی کار شکوه نمی کنند. شما ه قادرید به خواسته های خود برسید مشروط بر اینکه هزینه آن که تلاش وپشتکار است را خود بپردازید.
 
4.تمرکز روی هدف:
 
در طی مسیر و تا زمان رسیدن به نتیجه دشمنان درونی تان به سراغتان خواهند آمد.
ترس- تردید- نگرانی – دلهره- استرس و اضطراب که همان دشمنان شما هستند تا زمان رسیدن به موفقیت شما بیکار نخواهند بود وتنها عامل کنترل کننده ی این دشمنان درونی تمرکز شما بر روی هدفتان می باشد. زمانی شما می توانید آنها را مغلوب سازید که خود را شایسته موفقیت و دستیابی به اهدافتان بدانید فارغ ا زاینکه درکدام نقطه از کشور زندگی می کنید و از چه وضعیت آموزشی برخوردار هستید.
 
5. با برنامه ریزی درس بخوانید:


طبق یک برنامه منظم وبا تهیه یک نقشه ، مسیر خود را مشخص کنید و سپس شروع کنید. مطالعه براساس برنامه ریزی نه تنها موجب می گردد تا از مطالعه لذت بیشتری ببرید بلکه مطمئن خواهید بود که در کوتاهترین زمان ممکن به مقصد خواهید رسید.
 
6.هرگز تسلیم نشوید:
 
نباید انتظار داشته باشید که همه چیز بر وفق مراد پیش برود. اگر به مشکلی برخوردید تسلیم نشوید و دست از تلا ش و تکاپو برندارید. باید مصمم باشید و موانع را با تدبیر برطرف کنید. موانع را همانند سنگ های درون رودخانه بپندارید که برای عبور از رودخانه پا بر روی آنها می گذارید.


7. تاخیر جایز نیست:
 
اتفاقاتی که قرار است سال اینده برایتان رخ دهد به کار امروزتان بستگی دارد.
کارهای بزرگ از هفته آینده شروع نمی شود. کارهای بزرگ برای افراد موفق از همین امروز می شوند و برای افراد ناموفق از فردا.

 

منبع : سایت دور اندیشان


  • مm نصراصفهانی

میزان رضایت مردم از جمهوری اسلامی

مm نصراصفهانی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۵۳ ب.ظ

حکومت و رضایتمندی مردم




هر روز برای خیلی از مردم اتفاقات ساده ای می افتد که وقتی به زندگی خود فکر می کنند احساس نارضایتی می کنند. بخشی از این دست اتفاقات در حیطه خود مردم است اما بسیاری از آنها خارج اختیار آنهاست و توسط دستگاه ها و سیستم های دولتی و حاکمیتی بر مردم تحمیل می گردد.

مردمی که وقتی می خواهند از جایی به جای دیگر بروند، ناگهان با پلیسی مواجه می شوند که مسیر را بسته و موجب سرگردانی مردم می شود. وقتی می خواهند کنار خیابان پارک کنند با پارک بانی مواجه می شوند که بجای ۴۰۰ تومان مصوب از آنها تقاضای ۱۵۰۰ تومان می کند. مردمی که هر روز وقت زیادی را در ترافیکی سپری می کنند که به زعم نگارنده دلیل اصلی آن عدم اجرای قانون توسط پلیس است. مردمی که برای انجام هر کار کوچکی باید از ۱۰۰ نهاد مختلف مجوز بگیرند. مردمی که برای کسب روزی حلال کارشان به کارمندان، بازرسان و ناظرانی می افتد که بی پروا از آنها [...] می خواهند. مردمی که شرکت تاسیس می کنند و حتی ضرر می دهند اما مامور مالیات برایشان مالیات می برد. مردمی که اگر کسی به اتومبیل پارک شده آنها ۱۰۰ هزار تومان خسارت زد، برای احقاق حقشان آنقدر باید بروند و بیایند که بی خیال می شوند و از جیب می پردازند. مردمی که برای دزدی زیر چند میلیون نباید بروند کلانتری. مردمی که وقتی مریض می شوند جز درد بیماری درد بی وجدانی بعضی ها را هم باید تحمل کنند. مردمی که وقتی بلیط گران هواپیما را می خرند باید تاخیرهای چند ساعته را تحمل کنند. مردمی که وقتی به خرید می روند باید مدام نگران کلاه برداری فروشنده باشند.

مردمی که وقتی می خواهند وام بگیرند باید منت ۱۰ نفر را بکشند و کلی در نوبت باشند و احتمالا سبیل چند نفر را چرب کنند تا وامشان برسد. مردمی که وقتی برای دولت یا شهرداری یا یک نهاد حکومتی پیمانکاری می کنند بعدش باید ۱ سال دنبال پولشان بدوند. مردمی که از دولت طلبکارند اما سیستم مالیاتی و سیستم بیمه پای روی خرخره شان گذاشته که سهمش را بگیرد. مردمی که وقتی می خواهند ماشین بخرند مجبورند ماشین های قدیمی و بی کیفیت داخلی را بخرند و اگر بخواهند ماشینی که در دنیا به ارزانی مشهور است را بخرند باید چیزی در حدود ۷۰ تا ۸۰ ماه حقوق کاملشان را بدهند. مردمی که اگر خانه ندارند، امیدی به خانه دار شدن هم ندارند. مردمی که هرکسی از راه برسد می تواند حقوقشان را ضایع کند و آنها یا باید بی خیال شوند یا دعوا کنند یا باید کفش و اعصاب آهنی داشته باشند برای احقاق حق. مردمی که ...

این لیست تمام شدنی نیست ولی من نمی دانم در کشورهای توسعه یافته هم چنین چیزهایی هست.

مسئولان کشور زحمت می کشند، تلاش می کنند اما گویا این زحمت ها چون هر کدام به یک طرف است، برآیندش باعث بهتر شدن روز به روز وضعیت کشور نمی شود. مسئولانی که هر کدام در یک جزیره جدا مدیریت می کنند و کاری به کار جزیره همسایه ندارند. مسئولانی که تفکر سیستمی و جامع نگر ندارند و اگر تا دیروز مثلا در محیط زیست بودند و داد محیط زیست می زدند، امروز که مسئول یک صنعت می شوند، پدر محیط زیست را در می آورند. مسئولان محترم گویا فراموش کرده اند که احساس رضایت در مردم به خیلی از عوامل بستگی دارد که همه آنها الزاما اقتصادی نیست. آرامش مردم گاهی در گرو احساس امنیت در کنار پلیس است، گاهی آرامش، در رفتار مناسب یک پرستار در هنگام مریضی است. آرامش گاهی در این است که یک کالای واحد در هر واحد صنفی با یک قیمت متفاوت عرضه نگردد. آرامش گاهی در این است که مردم ببینند کسی که ثروت ملی را نابود کرده به سزای عملش می رسد، چه در مسند قدرت باشد چه نباشد.

کاش مسئولین ما یادشان نرود که به عنوان دولت و حاکمیت مسئول همه این امور هستند و نه فقط یک یا دو مورد.


سایت الف

  • مm نصراصفهانی

سنگسار از دیدگاه اسلام :آیت‌الله دکتر سید مصطفی محقق داماد

مm نصراصفهانی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۲۴ ب.ظ

آیت‌الله دکتر سید مصطفی محقق داماد

رجم از دیدگاه قرآن و سنت

روشن است که رجم به جز در کتاب و سنت ممکن است مستند دیگری در منابع فقهی داشته باشد که البته در اینجا مورد بحث ما نیست. در اینجا می‌خواهیم بگوییم که صرف نظر از سایر ادله، آیا در کتاب و سنت می‌توان دلیلی برای رجم دست و پا کرد یا خیر؟‌

الف) رجم در تورات
به نظر می‌رسد برای بررسی حکم رجم در کتاب و سنت، شایسته است که ابتدا حکم رجم را در شریعت قبل از اسلام، یعنی در یهودیت، خاصه در تورات، به طور گذرا بررسی کنیم؛ زیرا برخی از شرایع یهودیت در قرآن مورد تایید قرار گرفته و از سوی دیگر، برخی از احکام تورات، به درست یا نادرست، حکمی اسلامی انگاشته شده است. تورات به صراحت برای چند جرم مجازات سنگسار را مقرر کرده است: قربانی برای خدایان غیر (لاویان، 20 :2)، جادوگری (لاویان، 20 :27)، کفرگویی (لاویان، 16 :24)، بی‌حرمتی به روز شنبه (اعداد، 15 :35)، بت پرستی (تثنیه، 13 :9-5 :10 ؛17)، مجازات پسر سرکش و فتنه انگیز (تثنیه، 21 :21)، زنا با دختر نامزددار (تثنیه،22 :21، 24). کتاب مقدس یهودی اجرای این مجازات را نیز گزارش کرده است: (لاویان، ؛24 :23 اعداد، ؛15 :36 اول پادشاهان، ؛21 :13 دوم تواریخ، 24 :21).‌
چنان که از تلمود، گنجینه شریعت شفاهی یهودی که در نزد یهودیان اعتباری هم‌پایه تورات مکتوب دارد، بر می‌آید، سنگسار شدیدترین نوع مجازات اعدام است که برای هجده جرم در نظر گرفته شده است. نحوه اجرای این مجازات و شرایط آنها به تفصیل در تلمود مورد بحث عالمان یهودی واقع شده است.1 گفتنی است که بر اساس تورات، مجازات زنا در برخی موارد سنگسار، و در موارد دیگر سوز‌اندن یا خفه کردن است. مجازات زنا بر اساس تورات و تلمود چنین است:‌
1‌-مجازات زنا با دختر نامزددار، برای هر دو طرف، سنگسار است (تثنیه، 23 :22-24)؛ همچنین است حکم زنی که شوهرش ادعا کند وی در زمانی که در خانه پدرش بوده (و مطابق تفاسیر یهودی در نامزدی وی بوده) بکارتش را از دست داده است (البته منوط به اثبات آن) (تثنیه، 13 :22-.21)‌
2-‌ زنا با زن شوهردار، مطابق اصول تلمود، برای هر دو طرف، مجازات خفه کردن را در پی دارد (تثنیه، ؛22 :22 لاویان، 10 :20). گفتنی است در تورات در این مورد فقط حکم به کشتن شده است و نوع کشتن مشخص نشده است. در این موارد اصل آن است که خفیف‌ترین نوع مجازات اعدام - یعنی خفه کردن - اعمال شود. با این همه، برخی از عالمان یهود با استناد به قیاس اولویت گفته‌‌اند: از آنجا که زنا با دختر نامزددار که خفیف‌تر است، مجازاتش سنگسار است، به طریق اولی در مورد زنا با زن شوهردار باید با سنگسار مجازات شود (تلمود بابلی، سنهدرین، ؛52 سفیرا، 9 :11).‌
نکته قابل ذکر آنکه در یهودیت، برخلاف حقوق اسلامی، ملاک اعمال چنین مجازاتی، شوهردار بودن زن است، چه مرد دارای همسر باشد و چه نباشد؛ به این معنا که اگر زن دارای شوهر باشد، هم او و هم مرد زناکننده، حتی اگر بی‌همسر باشد، به این مجازات محکوم می‌شوند.‌
3-‌ اگر دختر کاهن زنا کند، به سوز‌اندن محکوم می‌شود (لاویان، 21 :9) و مردی که با وی هم بستر شده است، خفه می‌شود.‌
4‌- زنا با کنیز دیگری مجازات تازیانه در پی دارد (لاویان، 19 :20).‌
5‌ -زنای به عنف با دختر نامزددار، مجازات اعدام (خفه کردن) را در پی دارد (تثنیه، 22 :25).‌
6‌- زنای به عنف با دختر باکره جزای نقدی را به همراه دارد (تثنیه، 22 :26).‌
7- زنای با محارم چند نوع مجازات دارد: زنا با مادر، زن پدر و عروس مجازات سنگسار را در پی دارد (تلمود بابلی، سنهدرین، 7 :6)؛ زنا با نادختری و نوه زن، مادرزن، مادربزرگ زن، دختر و نوه مجازاتش سوز‌اندن است (لاویان، 20 :14 تلمود بابلی، سنهدرین، 9 :1)؛ سایر انواع زنای با محارم مجازات آسمانی یا تازیانه در پی دارند.‌
8‌- زنا با دختر باکره مستلزم پرداخت مهرالمثل دوشیزگان است (خروج، 17 :23-16).2‌
چنان که از مطالب فوق برمی‌آید، تورات در یک جا مجازات زنا را سنگسار دانسته است؛ آنجا که کسی با دختر نامزددار زنا کند. در مورد زنا با زن شوهردار، تورات فقط حکم به قتل کرده و رای غالب در اینجا قتل به شیوه خفه کردن است؛ گرچه سنگسار هم با استناد به قیاس اولویت طرفدارانی دارد. در برخی از انواع زنای با محارم نیز تلمود حکم به سنگسار کرده است.‌

ب) رجم در قرآن
گرچه در قرآن به صراحت آیه‌ای که بر تشریع رجم دلالت کند، وجود ندارد، ‌اما برخی از مفسران، آیه 41 سوره مائده را در ارتباط با رجم دانسته‌اند:3 «یا ایها الرسول لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر من الذین قالوا‌امنا بافواههم...»‌
آیه مطابق نقل مفسران ناظر است به زنای زن و مردی یهودی که چون داوری را نزد پیامبر آوردند، حکم به سنگسار ایشان کرد. این جریان با تفصیل بیشتری در بخش بعدی بررسی می‌شود.4 آنچه به اینجا مربوط می‌شود، آن است که آیه در اینجا نه در صدد اثبات حکم رجم، بلکه در پی بیان داوری درست پیامبر است.‌
نهایت آنکه رجم هیچ مستند قرآنی ندارد و هیچ یک از مفسران نیز نخواسته‌اند حکم رجم را از قرآن استنتاج کنند. با این همه در اینجا مدعای دیگری مطرح است و آن اینکه آیه‌ای در قرآن درباره رجم وجود داشته که در نسخه فعلی قرآن نیامده است. این مدعا را نیز در مباحث بعدی پی می‌گیریم.‌

ج) رجم در سنت پیامبر(ص)‌
چنان که گفته شد، رجم مستند قرآنی ندارد و فرقه‌های اسلامی نیز رجم را نه به استناد قرآن، بلکه به استناد سنت پیامبر اثبات کرده‌اند.5 در این مقال آنچه را از سنت پیامبر به عنوان مثبت رجم مورد استناد قرار گرفته است، بررسی می‌کنیم.‌
در یک نگاه می‌توان آنچه را به سنت پیامبر مربوط می‌شود، به دو دسته تقسیم کرد: آنجا که در این باره حکمی‌امری و صریح به پیامبر مستند است، و جایی که پیامبر در یک دعوا یا مورد خاص به این مجازات حکم کرده است. به عبارت دیگر، جایی که پیامبر «قانون» وضع می‌کند، و جایی که از حکم او یک «رویه قضایی» استنباط می‌شود.‌

1-‌پیامبر(ص) قانون گذار رجم؟‌
تنها در یک روایت وضع مجازات رجم به پیامبر نسبت داده شده است: «عن عباده بن الصامت قال: قال رسول الله (ص): خذوا عنی، خذوا عنی، فقد جعل الله لهن سبیلا، البکر بالبکر جلد مائه و نفی سنه، و الثیب بالثیب جلد مائه و الرجم.6»‌
این روایت اشارت است به وعده‌ای که خداوند در آیه 15 سوره نساء به جعل سبیل داده است. مفهوم حدیث این است که خداوند این راه را پیش پای زانیان نهاده است: زنای بکر با بکر صد تازیانه و تبعید به مدت یک سال، و زنای ثیب با ثیب صد تازیانه و رجم. درباره این حدیث چند نکته قابل ذکر است: ‌اولا عباده بن صامت در بیشتر نقلها تنها راوی این حدیث است، و بعید است که حکمی چنین مهم را هیچ شخص دیگری نشنیده باشد یا روایت نکرده باشد؛ افزون بر اینکه عباده بن صامت دست کم در میان شیعیان فردی ثقه نیست. وی از انصار معاویه بود که تا آخر عمر در شام ماند.7‌ ثانیا جمع بین تازیانه و تبعید در مورد زانیان غیرمحصن، و جمع تازیانه و رجم برای زانیان محصن قولی شاذ است که در فقه شیعه طرفدار چندانی ندارد. در میان فقیهان اهل تسنن نیز این مسئله بحث برانگیز است. برای مثال، ابوحنیفه به این دلیل که تغریب (تبعید) در آیه نور ذکر نشده است، آن را نمی‌پذیرد، زیرا لازمه آن این است که خبر واحد ناسخ نص قرآن باشد.8 در جمع بین رجم و تازیانه این مسئله آشکارتر است، چرا که قاطبه فقهای سنی و شیعه چنین حکمی را نپذیرفته ‌اند، و حتی اگر نخواسته ‌اند اصل حدیث را زیر سوال ببرند، آن را منسوخ قلمداد کرده ‌اند.9‌
ثالثا این حدیث با سایر روایات، که بین رجم و تازیانه، و تازیانه و تبعید جمع نکرده ‌اند، تعارض دارد.‌از این رو، نمی‌توان حدیث عباده را به عنوان سندی محکم در اثبات رجم قلمداد کرد.‌

2-‌ رویه قضایی پیامبر(ص)‌

به جز حدیث پیش گفته، روایاتی چند حاکی از آن است که پیامبر در زمان حکومت خود در مدینه حکم رجم را جاری کرده است. این روایات را بر دو دسته تقسیم می‌کنیم.‌
اول: مواردی که مستند آنها شهادت است. آنچه از سنت پیامبر در اینجا مورد استناد قرار گرفته تنها یک واقعه است که در کتب تفسیری و فقهی نقل شده است، و آیه 41 سوره مائده را نیز در ارتباط با آن شمرده‌‌اند. تفصیل واقعه را در کتب تفسیری نقل کرده‌اند و در اینجا به اختصار به آن اشاره می‌شود: در سال چهارم هجری، دو مرد و زن از اشراف یهودی که همسردار بودند، در خیبر زنا کردند و چون یهود به دلیل جایگاه این افراد، نمی‌خواستند حکم رجم را- که بر اساس تورات مجازات ایشان بود- درباره آنان جاری کنند، به این‌امید که در اسلام حکمی آسان‌تر وجود داشته باشد، داوری را به نزد پیامبر آوردند. پیامبر بر حکم رجم صحه گذاشت و نهایتا آن دو را رجم کرد.‌
در این روایت سخنی از چگونگی اثبات این جرم نیست، ولی از فحوای کلام بر می‌آید که به یقین اثبات آن مستند به اقرار زانیان نیست، و لاجرم باید از طریق شهادت به اثبات رسیده باشد. نکته‌ای که هست اینکه علی‌القاعده شاهدان این واقعه نیز یهودی بوده‌‌اند (چون ایشان دعوی را به نزد پیامبر آورده ‌اند و به ناگزیر ایشان هم در مورد آن شهادت داده‌‌اند)، و بی‌گمان این بحث مطرح می‌شود که با توجه به اینکه شاهدان باید مسلمان باشند- چنان که پیشتر گفتیم - آیا شهادت اهل کتاب در این باره پذیرفته است یا خیر؟ ‌
اگر انگشت روی این نکته - که البته نکته ظریفی نیز هست - نگذاریم، به اصل دیگری می‌رسیم که پیامبر بارها در اقوال و افعال خود بر آن صحه گذاشته است، و آن اینکه درباره اهل کتاب بر اساس کتاب ایشان داوری کرده است. مدعای ما این است که در این مورد پیامبر درباره یهودیان مطابق تورات قضاوت کرده است، و این ‌امری است که هم با سیره پیامبر و هم با مبنای عقل و نیز اصول فقهی اسلامی کاملا سازگار است. از این رو، از این مورد خاص نمی‌توان یک حکم اسلامی را استنباط کرد.‌
بر این مدعا می‌توان شاهد ظریفی اقامه کرد: چنان که در ذیل آیه 15 نساء در بحث از «نسائکم» ذکر شد، بسیاری از مفسران، مجازات مذکور در آیه را ناظر به زنان مسلمان می‌دانند.11 حال به فرض که بپذیریم سنت پیامبر ناسخ حکم حبس ابد مذکور در آیه 15 سوره نساء است آیا لازمه‌اش این است که بپذیریم موضوع حکم یعنی زنان مومنه نیز تغییر کرده، و حکم شامل کلیه زنان می‌شود؟
آنچه طرفداران حکم رجم مدعی ‌اند این است که حکم حبس ابد با حکم رجم منسوخ شده است.‌اما اینکه موضوع مجازات حبس ابد که زنان مومنه بودند نیز تغییر یافته باشد و همه زنان، چه مسلمان و چه غیرمسلمان مشمول حکم رجم شوند، این ‌امر دلیل می‌خواهد، و از این حدیث و احادیث دیگر چنین دلیلی به دست نمی‌آید.‌
این شاهدی بر این مدعاست که در این مورد خاص، پیامبر مجرمان را نه به عنوان یک حکم اسلامی، بلکه بر اساس دیانت آسمانی خود آنها- یعنی یهودیت - رجم کرده است، زیرا حکم رجم - بر فرض پذیرش - حکمی اسلامی است که علی القاعده فقط در مورد زنان مسلمان اجرا می‌شود.‌
دوم: مواردی که مستند آنها اقرار است. این دسته از دعاوی یک نمونه بارز دارد که به شکل‌ها و عبارات گوناگون در جوامع حدیثی شیعه و سنی نقل شده است. این جریان که به داستان «ماعز» معروف است، راجع به فردی است که نزد پیامبر به زنای خود اقرار می‌کند. خلاصه داستان چنین است که مردی به نام ماعز به نزد پیامبر آمد و گفت: «زنا کرده‌ام، مرا پاک گردان.» رسول خدا(ص) او را گفت: «برو توبه کن، و از خدا‌ آمرزش بخواه.» رفت و پس از مدتی بازگشت و باز گفت: «زنا کرده‌ام، مرا پاک گردان.» رسول خدا(ص) باز‌امر به توبه کرد. تا چهار بار رفت و آمد. آنگاه پس از بار چهارم، پیامبر به او گفت: «تو دیوانه‌ای؟» گفت: «نه.» پیامبر از اصحاب درباره دیوانگی و مستی وی سوال کرد. گفتند: «مست و دیوانه نیست.» پیامبر پرسید: «در حال زنا محصن بودی؟» گفت: «آری.» حضرت فرمود تا او را رجم کردند.12‌ این حدیث دارای مشکلات فراوانی است و برخی از فقها بر بعضی از روایات آن گاهی تا 18 اشکال شماره کرده‌‌اند،13 که در اینجا از بیان آنها درمی‌گذریم. در اینجا با صرف نظر از مشکلاتی که در سند این روایات است، و نیز گذشته از شکل‌های گاه متعارض نقل آن، که می‌تو‌اند مطابق ادله فقهی مسقط اعتبار همه شکل‌های آن باشد، فقط به یک مشکل اساسی در این حدیث اشاره می‌کنیم: بر اساس مسلمات فقه مذاهب مختلف اسلامی، توبه پیش از اقامه شهادت مسقط حد است.14 حال پرسش این است که چه توبه‌ای از حال نزار و پریشان چنین گناهکاری بالاتر است؟ مگر توبه چه معنایی دارد؟ وقتی گناهکاری با این حال پشیمانی و ‌اندوه نزد پیامبر می‌آید و با عجز و لابه از وی می‌خواهد حکم خدا را درباره وی اجرا کند، آیا هیچ انگیزه‌ای جز پشیمانی و ندامت و توبه از کردار خویش دارد؟ مگر منظور از توبه، همین پشیمانی از ارتکاب عمل و بازگشت به سوی خدا نیست؟ چه توبه‌ای از این بالاتر و صادقانه‌تر؟ همین که شخصی بی‌آنکه هیچ شاهدی بر گناه او باشد، خود صادقانه به نزد پیامبر می‌آید و به گناهش اعتراف می‌کند، نشانه گویایی از توبه او نیست؟ پس چرا پیامبر وی را سنگسار می‌کند؟
این تنها مشکل کوچکی از مشکلات عدیده این حدیث است، و البته همین یک مشکل کافی است که این حدیث را که به خودی خود متزلزل است، متزلزل‌تر کند.‌
از برخی از شکل‌های نقل این حدیث برمی‌آید که پیامبر به راحتی حکم به رجم کرده است. آیا این با آن همه سخت‌گیری در اثبات و اجرای حد الهی، که همان طور که جزیری می‌گوید، عملا هیچ راه اثباتی برای چنین جرایمی نمی‌ماند یا دست کم اثبات آن بسیار مشکل است،15 سازگار است؟‌ دشواری‌ امر از اینجا روشن می‌شود که چهار مرد مسلمان باید هم زمان به نحوی دقیق عمل دخول را ببینند و با هم در دادگاه شهادت دهند. جالب آنکه اگر سه شاهد عادل جامع الشرایط به چنین‌امری شهادت دهند و نفر چهارم شهادت ندهد، با آنکه شهادت ایشان برای هر انسانی علم آور است، باید حد قذف بخورند.16 و جالب‌تر آنکه صاحب «جواهر» در مبحث نکاح می‌گوید: نگاه کردن به عورت زناکاران حتی برای ادای شهادت در دادگاه حرام است.17 مفهوم این عبارت چیست؟ از یک سو، شاهدان آنگاه می‌توانند در دادگاه شهادت دهند، که عمل مقاربت را به نحوی دقیق و کامل دیده باشند، و این با نگاه اتفاقی میسور نیست، و از سوی دیگر نگاه عمدی و مستمر آنها حتی برای ادای شهادت حرام است، و ارتکاب فعل حرام مسقط عدالت است؛ پس چنین فردی صلاحیت شهادت را ندارد!‌
فقط یک راه برای اثبات می‌ماند و آن هم «اقرار» است؛‌اما اقرار هم مبین تعارض و تناقض شگرفی است. اقرار گناهکار چه دلیل و انگیزه‌ای جز پشیمانی و ندامت وی می‌تو‌اند داشته باشد؟ آیا توبه جز این است؟‌اینها همه شواهد و قرائنی است که باید به روایاتی که دال بر اجرای حد رجم به دست پیامبرند، با دیده تردید نگریست.‌

ادامه دارد...

  • مm نصراصفهانی

ول‌حجابی

مm نصراصفهانی | چهارشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۳ ب.ظ
این روزها «شُل‌حجابی» رفته‌رفته جایش را داده است به ول‌حجابی؛ هم از سوی آنانی که حجابی یله و رها دارند و هم آن‌هایی که متولیان امورات مملکت‌داری‌اند.

مخاطب این نوشته، اولی‌ها نیستند و قرار نیست دکان نصیحت و وصیت باز شود برای هدایت آن‌ها. هر چند بسیاری‌شان به سبب رفتار گروه دوم، در این ورطه افتاده‌اند و حواسشان به رفتارها و اقداماتشان نیست و اتفاقاً این کارگزاران اجرایی‌اند که سهم بزرگی در بهشت و جهنم مردم دارند. گروه دومی که قرار بوده برای فکر و علم و فرهنگ و پیش‌رفت ایران کار کنند و کارشان هم راست و ریس‌کردن همین مقولات است، اما پرسش این‌جاست که چرا کاری نمی‌کنند؟ یک عده‌شان معتقدند که حجاب مساله‌ای دم‌دستی است و بی‌اهمیت (و در این طرز تلقی، طرفداران یک‌سانی در میان جریان‌های سیاسی دارد) و لازم نیست که آن‌را بزرگ کرد. برخی‌هاشان می‌گویند که مردم چون در فشارند و گرفتار (و معلوم نیست که ریشه این گرفتاری را به کجای تاریخ و سیاست و اقتصاد وصل می‌کنند)، پس بهتر است بی‌خیال حجاب و پوشش و امثالهم شد تا مبادا این امر، موجبات نارضایتی عمومی را پدید آورد. گروه دیگری‌شان هم معتقد به «کار اساسی»‌اند؛ یعنی یک اقدام بنیانی و گسترده که در عرض چندماه، به بحران مذکور پایان دهد و یک جامعه آرمانی و ایده‌آل را یک‌شبه متولد کند. نتیجه این گرایش‌ها در میان سیاست‌گذاران (که ممکن است تعدادش بیش‌تر از این سه مورد هم باشد)، اولش بی‌‌عملی است و آخرش هم انفعال و درماندگی. چیزی که بدان گفته‌ایم «ول‌حجابی».

رواج ول‌حجابی، پیامد‌های گسترده‌ای دارد؛‌ یکیش ناتوانی از دخالت‌دادن حاکمیت در نظارت بر حوزه عریض و طویل سبک زندگی است؛ یعنی تحقق حرف آن‌هایی که جهان‌مدرن را قبله آمال می‌دانند و آن‌چه را که امروزه در بلاد فرنگ رخ‌داده را اوج تمدن؛ آن‌ّها بی‌توجه به تاریخ‌چه این تحولات فکر می‌کنند که اگر بسط ید و امکانات و ثروتی وجود داشته، اولش رهاسازی عمومی بوده و نه جهاد ملی برای کشورسازی (بماند که این حرف‌ها چه ایده سست و ضعیفی است و نه تحولات تاریخی از آن پشتیبانی می‌کند و نه تدبیر). ناتوانی حاکمیت، به متزلزل‌شدن ابعاد قدرت ملی‌اش می‌انجامد و اگر احیاناً این فرآیند در اتفاقات سیاسی بین‌المللی (نظیر آن‌چه در این ماه‌ها رخ داده) پیوند بخورد، کاهش اقتدار می‌تواند زمینه‌ساز نفوذ و دست‌درازی خارجی (اعم از ارتجاع عربی و جاهلیت غربی) باشد.

در حوزه داخلی نیز، ول‌حجابی منجر به بروز شکاف‌های خانوادگی و انحراف‌های تربیتی می‌شود و هم نتایج آنی دارد (بالارفتن طلاق) و هم آتی (شکل‌دهی به نسلی بی‌حیا). غیر از پی‌آمد ناتوانی حاکمیتی، چون در تحلیل چرخه‌ای فرهنگ همه لایه‌های آن در رابطه با یکد‌یگر قرار دارند، نابه‌سامانی پوششی، همانند راه‌رفتن مورچه‌ای روی سنگ‌سیاه در شب تاریک، می‌تواند آرام‌آرام دیگر لایه‌های عقیدتی و ارزشی فرد را به دگردیسی وادار کند و نیمه سفید ذهن او را ببلعد. در واقع، از آن‌جا که افعال انسانی دارای آثاری وضعی غیرآشکار است، این امر اولین و بالاترین تاثیرات را، روی خود افراد برجا می‌گذارد و اثبات این بحث، نیازمند تأمل در یافته‌های فیزیولوژیکی نیز نیست و به راحتی می‌شود در مقایسه تیپ‌های مختلف اجتماعی و تطورات آن‌ها، ابعاد این مساله را دریافت.

حالا در شرایط فراگیرشدن ول‌حجابی از نوع دوم، آیا دریچه‌ای هم برای کاهش‌دادن آلام این پدیده هست یا نه؟ دریچه‌ای که باید مبتنی بر اقدامات پیشین، تفاوت‌ سلایق و نگرش‌های دستگاه‌های حاکمیتی (دولت، قوه قضاییه، ناجا و...)، هنجارهای ملی و... باشد و از لابه‌لای آن، راهبردهایی سربرآورد که به این انفعال فراگیر پایان دهد. این راه چاره‌ها متعددند و بهترینشان اخذ رویکردی تلفیقی است؛ محول‌کردن حل مشکل به مقوله مبهم «فرهنگ‌سازی» یا تحدید آن به واکنش‌ها و برخوردهای مقطعی، هم به اصل استدلال حجاب‌داری ضربه می‌زند و هم زمینه اقداماتی بعدی را مسدود می‌سازد و البته کاهش‌دادن دامنه‌های ول‌حجابی، صرفاً نیازمند عزم ملی نیست و مسوولیت از تک‌تک دست‌اندرکاران دخیل سلب نمی‌شود.
  • مm نصراصفهانی

چرا سوره برائت فاقد بسم الله است؟!

مm نصراصفهانی | دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۴۰ ق.ظ

سوره برائت در میان همه سوره‏های قرآن این وضع استثنایی را دارد که فاقد (بسم الله) است، (بسم الله) در اول این سوره نیست. حالا چرا این سوره فاقد (بسم الله) است؟ آیا این سوره یک سوره مستقل است و یا دنباله سوره انفال است و سوره جداگانه‏ای نیست و از این جهت (بسم الله) ندارد، زیرا در احادیث وارد شده که وقتی آیات قرآن نازل میشد، مسلمین، این مطلب را که آیا یک سوره تمام شده است و سوره دیگری است یا دنباله سوره پیشین است، با (بسم الله الرحمن الرحیم) می‏فهمیدند یعنی اگر وقتی که آیه نازل میشد، با (بسم الله الرحمن الرحیم) شروع می‏شد، این امر علامت این بود که این آیات یک سوره مستقل است. پس بعضی‏ها می‏گویند (برائت) از این جهت (بسم الله) ندارد که سوره مستقلی نیست، و بعضی دیگر می‏گویند علت این که (بسم الله) ندارد این نیست بلکه این آیات، سوره مستقلی است لیکن چون این سوره، سوره اعلام خشم و اعلام غضب است و (بسم الله) آیه رحمت است، از این جهت (بسم الله) در اول سوره نیامده است.
در این سوره ما به مسائل زیادی برمی‏خوریم که این مسائل بیشتر در اطراف دو سه مطلب است: یکی درباره روابط مسلمانان با مشرکان. مشرک یعنی کسی که در پرستشهای رسمی غیر خدا را پرستش می‏کند مثل همان بت پرستهای عربستان یاستاره پرستان یا خورشید پرستان یا انسان پرستها، یا آتش پرستها که در دنیا بوده‏اند، و واقعاً انسان یا ستاره یا آتش یا خورشید و یا دریا را پرستش می‏کرده‏اند. مشرکین از نظر قرآن با سایر غیر مسلمانان یعنی افراد موحد و خداپرست مخصوصاً آنها که به یکی از ادیان آسمانی که ریشه‏ای دارد معتقدند حسابشان فرق می‏کند.
(مشرک) از نظر روابط مسلمان با غیرمسلمان یک وضعی دارد و غیر مشرک که در قرآن آنها را اهل کتاب می‏گویند وضع دیگری دارد که بعدان شاء اللّه در همین سوره توضیح خواهیم داد. پس یک قسمت از بحث‏مربوط به مشرکین است و ابتدا هم از مشرکین شروع می‏شود، قسمتی از آیات این سوره مربوط به اهل کتاب است، غیر مسلمانانی که خود را پیرو یکی از کتابهای آسمانی سابق می‏دانند یعنی یهودیها و مسیحیها و حتی مجوسیها. یک قسمت از سوره بحث درباره منافقان است. درباره منافقان هم در این سوره زیاد بحث شده است. منافقان یعنی کسانی که متظاهر به اسلامند ولی در قلبشان و در عمق روحشان مسلمانان نیستند، کافرند، غیر مسلمانند، و در نتیجه مردمی هستند دو چهره: یک چهرشان جهره مسلمانی و چهره دیگرشان چهره کفر است وقتی با مسلمانان می‏نشینند اظهار مسلمانی می‏کنند و عمل مسلمانی انجام میدهند، و وقتی با کافران می‏نشینند مانند آنها هستند و خودشان را از آنها به حساب می‏آورند. آیات اول این سوره تا نزدیک چهل آیه مربوط به مشرکین است.

تاریخچه نبرد مسلمین و کفار قریش

اینجا یک تاریخچه‏ای هست که ما باید متوجه آن باشیم تا اینکه مفهوم سوره برائت برایمان روشن بشود: 
می‏دانیم که اسلام دین توحید است و برای هیچ مسئله‏ای به اندازه توحید یعنی خدای یگانه را پرستش کردن و غیر او راپرستش نکردن اهمیت قائل نیست و نسبت به هیچ مسئله‏ای به اندازه این مسئله حساسیت ندارد. مردم قریش که در مکه بودند مشرک بودند. این بود که یک نبرد پی‏گیری میان پیغمبر اکرم و مردم قریش که همان قبیله رسول اکرم بودند در گرفت. سیزده سال پیغمبراکرم در مکه بودند. بعد آمدند مدینه و در مدینه بود که مسلمین قوت و قدرتی پیدا کردند جنگ بدر و جنگ احد و جنگ خندق و چند جنگ کوچک دیگر میان مسلمین که در مدینه بودند با مشرکین قریش که در مکه بودند در گرفت. در جنگ بدر مسلمانها فتح خیلی بزرگی نمودند. در احد بر عکس شکست خوردند یعنی اول پیروز شدند ولی بعد در اثر یک اشتباه شکست خوردند و بعد دو مرتبه خودشان را جمع و جور کردند. پای هم مسلمین در احد شکست خوردند. در خندق باز مسلمین فاتح شدند.
بعد جریان حدیبیه پیش آمد که در جلسه قبل عرض کردم: ایام حج و ماههای حرام بود و همه مردم مجاز بودند برای انجام عمل حج بروند به سوی کعبه. و طبق قانون جاهلیت، قریش باید به دشمنان خودشان هم اجازه بدهند ولی به پیغمبر و مسلمین اجازه ندادند. پیغمبر از نزدیک مکه برگشت در حالی که قرارداد صلحی باقریش امضاء کرده بود. این قرارداد، بعد، از طرف قریش نقض شد و چون نقض شد از طرف مسلمین هم دیگر نقض شده بود. جریان حدیبیه در سال ششم هجری است. در سال هشتم هجرت، پیغمبر اکرم مکه را فتح کرد، فتحی بدون خونریزی. فتح مکه برای مسلمین یک موفقیت بسیار عظیم بود چون اهمیت آن تنها از جنبه نظامی نبود، از جنبه معنوی بیشتر بود تا جنبه نظامی. مکه ام القراء عرب و مرکز عربستان بود. قهراً قسمتهای دیگر تابع مکه بود و به علاوه یک اهمیتی بعد از قضیه عام الفیل و ابرهه که حمله برد به مکه و شکست خورد پیدا کرده بود. بعد از این قضیه این فکر برای همه مردم عرب پیدا شده بود که این سرزمین تحت حفظ و حراست خداوند است و هیچ جباری بر این شهر مسلط نخواهد شد. وقتی پیغمبر اکرم به آن سهولت آمد مکه را فتح کرد گفتند پس این امر دلیل بر آن است که او بر حق است و خدا راضی است. به هر حال این فتح خیلی برای مسلمین اهمیت داشت. مسلمین وارد مکه شدند. مشرکین هم در مکه بودند. تدریجا از قریش هم خیلی مسلمان شده بودند. 
یک جامعه دوگانه‏ای در مکه به وجود آمده بود، نیمی مسلمان و نیمی مشرک. حاکم مکه از طرف پیغمبر اکرم معین شده بود یعنی مشرکین و مسلمین تحت حکومت اسلامی زندگی می‏کردند. بعد از فتح مکه مسلمین و مشرکین با هم حج کردند با تفاوتی که میان حج مشرکین و حج مسلمین وجود داشت. آنها آداب خاصی داشتند که اسلام آنها را نسخ کرد. گفتیم حج یک سنت ابراهیمی است که کفار قریش در آن تحریفهای زیادی کرده بودند. اسلام با آن تحریفها مبارزه کرد. پس یک سال هم به این وضع باقی بود.

ابلاغ سوره برائت به مشرکین توسط علی علیه السلام

سال نهم هجری شد. در این سال پیغمبر اکرم در ابتدا به ابوبکر ماموریت داد که از مدینه برود به مکه و سمت امیرالحاجی مسلمین را داشته باشد، ولی هنوز از مدینه چندان دور نشده بود ** بعضی نوشته‏اند در (ذوالحلیفه) در حدود مسجد شجره که فاصله آن تا مدینه تقریبا یک فرسخ است، و بعضی نوشته‏اند در جایی بنام (عرج)، که همان نزدیکیها است *** که جبرئیل بر رسول اکرم نازل شد (این را شیعه و سنی نقل کرده‏اند) و دستور داد پیغمبر، علی (ع) را ماموریت بدهد برای امارت حجاج و برای ابلاغ سوره برائت. این سوره اعلام خیلی صریح و قاطعی است به عموم مشرکین به استثنای مشرکینی که با مسلمین هم پیمان‏اند و پیمانشان هم مدتدار است و برخلاف پیمان هم رفتار نکرده‏اند، مشرکینی که با مسلمین یا پیمان ندارند یا اگر پیمان دارند برخلاف پیمان خودشان رفتار کرده‏اند و قهراً پیمانشان نقض شده است. اعلام سوره برائت این است که علی (ع) بیاید در مراسم حج در روز عید قربان که مسلمین و مشرکین همه جمع هستند، به همه مشرکین اعلام کند که از حالا تا مدت چهار ماه شما مهلت دارید و آزاد هستید هر تصمیمی که میخواهید بگیرید. اگر اسلام اختیار کردید یا از این سرزمین مهاجرت کردید، که هیچ، والا شما نمی‏توانید در حالی که مشرک هستید در اینجا بمانید. ما دستور داریم شما را قلع و قمع کنیم به کشتن، به اسیر کردن، به زندان انداختن و به هر شکل دیگری. در تمام این چهار ماه کسی متعرض شما نمی‏شود. این چهار ماه مهلت است که شما درباره خودتان فکر بکنید.
این سوره با کلمه (برائه) ** مصطلح است: برائت از دین. وقتی که مدیون دینش را می‏پردازد و یاد این دین را می‏بخشد، می‏گویند برائت ذمه پیداکرده یعنی دیگر تعهدی از نظر دین ندارد*** شروع می‏شود (برائه من اللّه و رسوله الا الذین عاهدتم من المشرکین). اعلام عدم تعهد است از طرف خدا و از طرف پیغمبر خدا در مقابل مردم مشرک و در آیات بعد تصریح می‏کند همان مردم مشرکی که شما قبلاً با آنها پیمان بسته‏اید و آنها نقض پیمان کرده‏اند. 
علی (ع) آمد در مراسم حج شرکت کرد. اول در خود مکه این عدم تعهد را اعلام کرد، ظاهراً (تردید از من است در روز هشتم که حجاج حرکت می‏کنند به طرف عرفات ** والان هم که با اتومبیل می‏روند باز هم شب روز هشتم حرکت می‏کنند . البته وقوف در عرفات از روز نهم واجب است تا غروب، و برای اینکه کار آسان بشود، روز هشتم حرکت می‏کنند. قدیم که با مال یا پیاده میرفتند، به طریق اولی روز هشتم حرکت میکردند و مستحب هم این است که روز هشتم، حجاج حرکت کنند از راه منا بروند به عرفات، شب را در منا بمانند، روز بروند عرفات، وقوف عرفات را انجام بدهند و برای شب برگردند به مشعر و روز بعدهم برگردند به منا. ولی اکنون این مستحب عمل نمی‏شود یعنی کثرت حجاج و وسائل نقلیه اجازه دهد که حجاج وقتی که می‏خواهند شب نهم بروند از راه منا بروند، از راه طائف می‏روند به عرفات و شب بعد برمیگردند به منا.*** در یک مجمع عمومی در مسجد الحرام سوره برائت را به مشرکین اعلام کرد ولی برای اینکه اعلام به همه برسفد و کسی نباشد که بی خبر بماند، وقتی که رفتند به عرفات و بعد هم به منا، در مواقع مختلف، در اجتماعات مختلف هی می‏ایستاد و بلند اعلام میکرد و این اعلام خد است و رسول را با فریاد به مردم ابلاغ می‏نمود. نتیجه این بود که ایها الناس ! امسال آخرین سالی است که مشرکین با مسلمین حج می‏کنند. دیگر از سال آینده هیچ مشرکی حق حج کردن ندارد و هیچ زنی حق ندارد لخت و عریان طواف کند.

  • مm نصراصفهانی

اسرائیل؛ بزرگترین بازار برده‌داری جنسی در جهان

مm نصراصفهانی | دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۳ ق.ظ

 به گزارش جنبش مقابله با رسانه‌های بیگانه، امپراتوری دروغ: با آنکه رژیم صهیونیستی همواره در مجامع بین‌المللی و همراه با مظلوم‌نمایی خود را یکی از حامیان حقوق‌بشر و حقوق‌زنان معرفی می‌کند، اما زنان برای فروش در ویترین فروشگاه‌های زنجیره‌ای اسراییل به معرض نمایش گذاشته می‌شوند.

در سالهای اخیر به‌طور مکرر پیش آمده، زنانی که از کشورهای مختلف با وعده پیدا کردن شعل به اسرائیل قاچاق شده‌اند، با برچسب قیمت برای تن‌فروشی در ویترین به نمایش گذاشته می‌شوند. هر ساله ده‌ها هزار نفر از دختران کشورهای مختلف بخصوص شرق اروپا با وعده کار به سرزمین‌های اشغالی برده می‌شوند، اما در انتها به عنوان روسپی به خدمت صهیونیست‌ها درمی‌آیند.

این زنان و دختران معمولاً در آپارتمان‌هایی نگهداری می‌شوند که درب‌های آن قفل و پنجره‌ها دارای حفاظهای فلزی است، تا از فرار آنها جلوگیری شود.

 - فساد اخلاقی - اسرائیل womantogo-israelدر ویترین‌های برخی فروشگاه‌های مرکز شهور تل‌اویو پایتخت اسرائیل و دیگر شهرهای این رژیم، زنان جوان با حالتی زننده درحالیکه بر روی آنها اتیکت قیمت نصب شده، در ویترین به نمایش گذاشته می‌شوند که نظر هر عابر پیاده‌ای را به خود جلب می‌کنند. بر روی اتیکت هر یک از زنان، سن، وزن، اندازه و کشور محل تولد آنها درج شده است.

در این فروشگاه، تابلوهایی نصب شده که بر روی آن نوشته شده “زنان برای فروش بر حسب سلیقه شخصی”، و زنان و مردان صهیونیست با پرداختی مبلغی ناچیز این زنان را به‌خدمت می‌گیرند.

بر اساس اعتقادات صهیونیست‌ها، بردگی انسان‌های دیگر نزد صهیونیست‌ها مشروع و قانونی است، زیرا حقی‌ست که از جانب خداوند به آنها اعطا شده است!

اسرائیل - حقوق زنان - حقوق بشر

به اعتراف رسانه‌های اسرائیلی، کل سود سالانه به دست آمده از بردگانِ سفیدی که از سایر کشورهای جهان به ویژه اروپا و آمریکا به اسرائیل قاچاق شده‌اند به بیش از ۲ میلیارد دلار رسیده و بر این اساس رژیم صهیونیستی به بزرگترین بازار برده‌های جنسی در جهان تبدیل شده است.

با وجود جنایات گسترده در حق زنان و زیر پاگذاشته‌شدن حقوق‌زنان در سرزمین‌های اشغالی، اما هیچ‌یک از مراجع بین‌المللی در برابر نقض آشکار حقوق‌بشر در اسرائیل موضعی نمی‌گیرند.

کاسبان حقوق‌بشری ایرانیِ داخل و خارج کشور نیز با وجود آنکه در برابر هر اتفاقی در ایران بیانیه صادر کرده و به سیاه‌نمایی وضعیت کشورمان می‌پردازند، در قبال تضییع حقوق‌زنان در اسرائیل سکوت را ترجیه می‌دهند.

  • مm نصراصفهانی

هجمه سلطنت‌طلب‌ها به فیلم «محمد (ص)»

مm نصراصفهانی | دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۰۸ ق.ظ

پس از مدت‌ها انتظار، بالاخره اکران فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله (ص)» از پنجشنبه ۵ شهریورماه ۱۳۹۴ در سراسر کشور آغاز شد.

این فیلم فاخر که به بررسی زندگی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) از بدو تولد تا ۱۲ سالگی می‌پردازد، در روزهای نخست اکران خود با توجه بی‌سابقه مردم از اقشار مختلف مواجه شده، بطوری که فروش این فیلم سینمایی تنها در عرض ۳ روز به بیش از ۵۰۰ میلیون تومان رسیده است.

با وجود استقبال گسترده مردم ایران از فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله (ص)»، اما بسیاری از رسانه‌های بیگانه و اپوزسیون با تمرکز و بزرگنمایی هزینه‌های این فیلم سینمایی فاخر، به دنبال تخریب آن هستند.

در بین اپوزسیون خارج‌نشین، عناصر سلطنت‌طلب بیشترین حملات و توهین‌ها را به فیلم سینمایی مذکور و دست‌اندرکارانش داشته‌اند. همچنین سلطنت‌طلب‌ها و هواداران رژیم پهلوی، از شدت خشم ناشی از موفقیت فیلم «محمد رسول‌الله (ص)»، توهین‌های بی‌شرمانه‌ای به ارزش‌های اسلامی و پیامبر اسلام (ص) روا داشتند.

در این میان، «امید شریفی دانا» از لیدرهای سلطنت‌طلب‌های سوئد، همچون رسانه‌های بیگانه، با حمله به فیلم سینمایی مذکور و «مجید مجیدی» کارگردان موفق این فیلم، در صفحه فیسبوکش نوشت: “بلاخره فیلم محمد […] به کارگردانی مجید مجیدی با هزینه‌ای نجومی و دست‌اندرکاران اروپایی در ۱۴۳ سینمای ایران اکران شد …”

این فعال فتنه سال ۸۸ که به بهانه عضویت در گروه‌های همجنسباز از دولت سوئد پناهندگی دریافت کرده، در ادامه با عصبانیت از اکران فیلم «محمد رسول‌الله (ص)» در افتتاحیه جشنواره فیلم مونترال کانادا، نوشت: “… مجیدی که برای عمل پروستات رهبرش … دوان‌دوان خودشو به بیمارستان رسانده بود، حالا با لابی‌های فراوان برای افتتاحیه جشنواره فیلم مونترال به کشور کانادا سفر کرد و جالبتر اینجاست که فیلمش به عنوان نخستین فیلم در جشنواره پخش خواهد شد …”

امید دانا - فیلم سینمایی محمد - ضد اسلامی

گفتنی است، این نخستین بار نیست که عناصر سلطنت‌طلب به ارزش‌های اسلامی، پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) توهین می‌کنند، بلکه همچون این مورد، سلطنت‌طلب‌ها بارها دشمنی خود با اعتقادات مردم مسلمان ایران را نشان داده‌اند. هرچند که عناصر اپوزسیون خارج‌نشین که حیات خود را در توهین به ارزش‌های اسلامی و جمهوری اسلامی می‌دانند، کوچکتر از آن هستند که بتوانند چهره نورانی پیامبر اسلام (ص) را مخدوش کنند.


  • مm نصراصفهانی