تاحالا عاشق شدی؟!!
- ۲ نظر
- ۱۱ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۱۸
مورخ ترکیه ای : ماهیت وجود نژاد ترک در ترکیه منتفی است شصت درصد الفاظ ترکی در زبان ترکیه را دوره ملت سازی آتاتورک ساخته اند ناقص و جعلی و ضعیف بودن زبان ترکی استانبولی
ماهیت وجود نژاد ترک در ترکیه منتفی است
به گزارش روزنامه رادیکال، پروفسور ظفر توپراک مورخ و عضو هیات علمی دانشگاه بوغازایچی که به تازگی کتابی را با عنوان ” جمهوریت و آنتروپولوزی از داروین تا درسیم” منتشر کرده، در تحلیل تاریخ جمهوری ترکیه و منش سیاسی مصطفی کمال آتاترک، نقش دو عامل دین و کُردها را مهم ارزیابی کرده و می گوید:
” آتاترک، با دین فاصله بسیاری داشت و گرایشات ضد دینی در ترکیه نه از دوران عصمت اینونو بلکه از دوران خود آتاترک آغاز شده است. او می خواست برای نابودی امپراطوری عثمانی، پیش از هر چیز با اندیشه خلافت دینی و منش دینی بجنگد. او ترکیه را در برابر تهدیدات بزرگی می دید و برای تشکیل پدیده ای به نام دولت ملی، می خواست دست به مهندسی اجتماعی زده و تیپ جدید از شهروندان ترکیه ای را به وجود بیاورد و برای رسیدن به این منظور، رابطه آنان را با گذشته قطع کرد. اگر غیر از آتاترک هر کس دیگری رهبری براندازی عثمانیان را بر عهده می گرفت، نمی توانست لاییسم را به عنوان یک اصل مهم جمهوری ترکیه، بقبولاند.”
وی در ادامه می افزاید: ” مصطفی کمال با مطالعه چند کتاب در خصوص انسان شناسی و آنتروپولوژی، متوجه می شود که از دیدگاه دانشمندان این علم، جمجمه انسان ها به دو گونه ی دولیکوسفال و براکیسفال تقسیم می شود. حتی محققی به نام آفات اینان برای کمک به اندیشه های مهندسی اجتماعی و ملت سازی آتاترکی، جمجمه سر 64 هزار نفر را اندازه گیری می کند و روشنفکران کُرد نیز می گویند که ما نیز همچون ترک ها دارای جمجمه براکیسفال هستیم. در آن یکی دو سال اول جمهوری مدام درباره شناسنامه کُرد سخن می رود اما همین که شیخ سعید ظهور می کند، به یک باره کلمه کُرد رخت بربسته و تعبیر ترک های کوهی جای آن را می گیرد. از آن دوران نه تنها کردها بلکه همه ترکیه ای ها دچار آسمیلاسیون و ذوب شدگی فرهنگی شدند و نزدیک به شصت درصد از الفاظ تزکی امروز ما، از ابداعات آن دوران است. با این وجود من معتقدم که آتاترک نه با کُرد، بلکه با دین مشکل داشته است.”
قابل ذکر است که زمان ملت سازی جعلی ترک در پایان امپراتوری عثمانی، کشور ترکیه ساخته شد و برای قطع کردن هویت تاریخی مردم آسیای صغیر و آناتولی و ساخت یک ملت ترک جعلی، زبان مردم از واژگان فارسی و عربی که دو سوم زبان مردم را تشکیل میداد با دستور دولتی حذف شد
«مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ حَسَبُه».
کسی که اعمالش او را کند سازد حَسَبَش او را تند نخواهد ساخت.
در نظام سنتی، قبیلهای همه ارزشهای اجتماعی به دو چیز وابسته بود: ۱- حسب و نسب. ۲- مال و ثروت. حسب و نسب اگر بود ثروت، شهرت، نفوذ اجتماعی و رفاه هم بود. معمولاً عمل شایسته و رفتار بایسته اخلاقی در حاشیه قرار داشت به این معنا که به نسبت تعارضی که با حسب و نسب و قبیله و ثروت، شهرت، نفوذ اجتماعی و رفاه داشت، عمل اخلاقی کند و کندتر میشد. به گمان آنان ارزشهای مادی آنان را سریعتر به مقصد میرساند.
نظام مدرن، حسب و نسب را کنار زد چون دیگر منشأ ثروت، شهرت، نفوذ اجتماعی و رفاه نبود. در نظام مدرن همه ارادهها معطوف به قدرت اجتماعی شد. قدرتی که از ناحیه نهادهای دینی، نهادهای مدنی، اصناف، شرکتها، هلدینگها، جناحهای سیاسی و احزاب است. این مراکز قدرت هستند که ثروت، شهرت، نفوذ اجتماعی و رفاه تولید میکنند. مشاهدات گویای آن است که در اینجا هم غالباً عمل و رفتار اخلاقی زمانی مورد توجه است که تعارضی با مراکز و نهادهای قدرت که اهداف مادی را تولید میکنند نداشته باشد. به گمان آنان نهادهای قدرت سریعتر آنها را به مقصد میرسانند و برای این کار دهها توجیه فراهم میکنند.
این درحالی است که هویت انسان، مستقل از اهداف نظام سنتی و مدرن است و به هیچ وجه به آنها وابستگی ندارد. انسانیت انسان وابسته به عمل انسان است چنانکه دیانت واقعی انسان هم وابسته به هویت و انسانیت اوست. بر خلاف *دیانت اسمی* و رسمی، *دیانت واقعی* هر کس وابسته به کنش صحیح او نسبت به واقعیت عالم و رفتار بایسته او با موجودات عالم است. هویت انسانی انسان را خود انسان، آن هم با عملش میسازد. دیانت آدمیان و آدمیت آدمیان نه به مال و ثروت آنان نه به حسب و نسب و نژاد آنان و نه به نهادهای قدرت مدرن وابسته است.
قرب الهی و سعادت اخروی افراد هم به هویت انسانی انسانها وابسته است که از طریق اکتساب اوصاف الهی حاصل میشوند نه وابسته به نژاد سادات یا نژاد غیرسادات است، نه وابستگی به فرقه شیعه و یا فرقه سنی دارد، نه وابسته به نام مسیحیت، یهودیت یا اسلام رسمی افراد است، نه وابسته به جبهه اصلاحات یا اصولگرا، نه وابسته به جغرافیای ایران، ژاپن، امریکا و روسیه است.
کلام مولا دفع همین توهم است که تصور شده است حقیقت وجودی و دینی آدمی به نهادهای قدرت بیرونی وابسته است نه باورها و خلقیات درونی و رفتار اخلاقی و انسانی بیرونی. این آموزه همه ادیان بوده و در قرآن هم آیات بسیاری بر آن دلالت دارد. کراجکی مینویسد پیامبر اکرم در آخرین لحظات عمر خویش نگران شیوع توهم اسلام اسمی بود که ابتدا رو به دخترش فاطمه کرده و فرمود: دخترم فاطمه! به عملت تکیه داشته باش که از من در برابر خدا کاری ساخته نیست: «اعملی فإنّی لا اغنی عنک من اللّه شیئا.» آنگاه رو به عموی خود عباس کرد که عموجان به عملت تکیه کن که از من در برابر خدا کاری ساخته نیست: «اعمل فإنّی لا اغنی عنک من اللّه شیئا.» سپس رو به امت حاضر در جلسه کرد و فرمود: ای مردم به خدا قسم چیزی جز عمل و رحمت الهی مرا رهایی نخواهد بخشید و اگر نافرمانی کنم ذلیل خواهم شد: «أیّها الناس … الذی بعثنی بالحقّ لا ینجینی إلّا عمل مع رحمة و لو عصیت لهویت.» (کراجکى، ج۱، ص۹۴) دغدغه توهم اسلام اسمی را ائمه هم داشتهاند. از امام باقر نقل شده است که به شیعیان ما برسانید عمل کنند که از ما در برابر خدا کاری ساخته نیست: «أَبْلِغْ مَوَالِیَنَا أَنَّا لاَ نُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اَللَّهِ شَیْئاً إِلاَّ بِعَمَلٍ» (الکافی، ج۲، ص۱۷۹)
رسول منتجبنیا گفت: کاری نکنید که مردم کلا اعتقاداتشان سرد شود و خدایی ناخواسته مورد خشم و غضب الهی واقع شوند.
رسول منتجبنیا در گفتگو با خبرفوری گفت: آیت الله طالقانی و شهید بهشتی بهشتی مخالف اضافه شدن حجاب اجباری به قانون بودند.
وقتی بر اساس گفتار بزرگان دینی، عواملی نظیر قحطی و خشکسالی و یا زلزله
و... در کشورهای مسلمان ، نتیجه ی افزایش گناه و معصیت معرفی می شود، برخی
افراد مغرض و کم ایمان سعی می کنند نزولات آسمانی و آبادانی کشورهای غربی و
غیرمسلمان را دلیل رد گفتار علماء و (نعوذبالله) نادرستی آیات الهی و وعده
های عذاب بدانند، اما باید دانست که جغرافیای مناطق مختلف جهان و شرایط
اقلیمی مختلف، بلایا و عذابهایی منطبق بر شرایط همان منطقه را بر آنها نازل
کرده و اتفاقا سنت الهی و نظم حاکم بر جهان هستی، این قاعده را تایید می
کند.
اکنون در هیاهوی اخبار رسانه ای داخلی، اخبار مربوط به طوفان های اخیر
سهمگین در آمریکا که سیل و ویرانی و بی خانمانی و مشکلات بسیار جدی را برای
آنان به بار آورد، چندان مورد توجه قرار نگرفت و اتفاقا از سوی رسانه های
آمریکایی؛ عمدا در صدر خبرها قرار نگرفت.
این طوفان ها که به «مایکل» مشهور بود، موجب وارد شدن خسارتی بسیار عظیم
معادل حدود 300 میلیارد دلار( حدود 12هزار میلیارد تومان!!) به برخی ایالت
های آمریکا و قطع برق میلیون ها نفر از ساکنان ایالت های مختلف امریکاو
کشته شدن و بی خانمانی جمع انبوهی گردید.
در این میان، آیا نباید این طوفانها و خسارات بسیار انبوه آن را که سالانه
چند بار در آمریکا واقع شده و در اروپا و دیگر نقاط جهان نیز با مواردی
نظیر: سیل و زلزله و سونامی و آتشفشان و صاعقه و... رخ می نماید را نوعی
بلای آسمانی و عذابی دانست که بر اساس سنت الهی، به ملتهایی که گناه و فساد
و ظلم در آنها رایج می شود،نازل می گردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب "امت و امامت" دکتر علی شریعتی که مجموعه سخنرانی ها و درس های او در سال 1348 خورشیدی در حسینه ی ارشاد می باشد از رهگذر این گفتار که به بررسی جامعه شناختی اصل امامت شیعی می پردازد، نظام سیاسی و حکومتی ایده آل خود و نوع تعامل جامعه ی اسلامی )امت( را با حاکم اسلامی )امام( بررسی می کند. در این گفتار که هنوز پس از سی و چند سال تازه و امروزی است به نقد و تخطئه ی دموکراسی غربی پرداخته می شود و این نظام سیاسی حاصل سودجویی های تجار اروپایی و استعمارگران معرفی می شود.