باور غلط بهائیت از حقوق شهروندی
- ۹۴/۰۹/۰۲
چرا بهائیها هم باید از تحصیل در دانشگاه محروم باشند ؟
فرقه بهائیت نه یک فرقه دینی بلکه یک فرقه ضاله است که بیش از آنکه اهداف دینی و مذهبی (حتی اهداف دینی گمراه کننده) را تعقیب نماید، از همان ابتدا به عنوان یک فرقه سیاسی مجری اوامر بیگانگان عمل کرده است که برای کسب اطلاعات بیشتر شما را به مطالعه کتاب بابی گری و بهایی گری اثر مرحوم محمد محمدی اشتهاردی فرا می خوانیم. بنابر این این گروه فرقه ای با ماهیت «جاسوس» به شمار می آید و نه یک دین خاص و حتی اگر خود نیز ادعا کنند که دین به شمار می آیند و نه یک گروه سیاسی و جاسوس بودن را یک تهمت بنامند، عملکردی که دارند نشان از ماهیت اصلی شان دارد و طبیعتا هیچ دولتی اجازه نمی دهد گروهی خرابکار و جاسوس تحت هیچ عنوان و پوششی در کشور آزادانه فعالیت کند، با این حال همانگونه که قبلا نیز اشاره شده است اعضای این فرقه اگر عقاید باطل خود را مخفی نگاه داشته و به نشر آن نپردازند، می توانند همچون سایر ایرانیان از حقوق شهروندی خویش برخوردار گردند کما اینکه برخی بهائیان که فرم های مربوط به دین را پر می کنند بند اسلام را انتخاب می کنند و تا زمانی که اقدامی مغایر با آنچه خود اعلام کرده اند مثل تبلیغ دین بهائیت، اقدامی که باعث اشتهار آنان به بهائیت گردد و... انجام ندهند هیچ کس کاری با آنان ندارد.
اما در مورد تحصیل، تا زمانی که اعضای این فرقه، کودک و نوجوان هستند و نمی توان از آنها انتظار انتخاب یک راه محققانه را داشت، مجاز به تحصیل هستند و لذا تا سطح دیپلم مانعی در برابر خود نمی بینند، ولی اگر کسی از آنها، پس از رسیدن به سن رشد و بلوغ فکری، که در چنین سنی انتظار می رود راه خویش را بازشناسی کند و اهداف تشکیلاتی خود را بسنجد، از افکار دینی و سیاسی آبا و اجدادی خود روی گردان شده و دین مبین اسلام، یا حداقل یکی از ادیان یا مذاهب در سمی در قانون اساسی، را پذیرا شد و عضو یا هوادار گروههای سیاسی معاند و برانداز نبود در آن صورت، خواهد توانست از آن دسته از مزایای شهروندی که بهائیان دیگر از آن محرومند، مانند تحصیلات عالی به صورت کامل برخوردار شود، در غیر این صورت نظر به اینکه فرد به سنی رسیده است که درست را از غلط تشخیص بدهد، ادامه پایبندی او به این فرقه، منجر به محرومیت او از تحصیل در دانشگاه نیز می گردد.
در هر صورت با توضیحاتی که ارائه شد، مشخص گردید که بهائیت یک فرقه سیاسی است که ماهیتا برانداز می باشد و عضویت هر فرد در چنین گروهی و لو اینکه خود قصد براندازی نداشته باشد به معنای تایید اهداف این گروه بوده و باعث محرومیت فرد از برخی امتیازات شهروندی خواهد شد همچون کسی که به دلیل عضویت پدرش در گروهک تروریستی مجاهدین خلق، عضویت این گروه را پذیرفته ولی خود قصد براندازی و انجام اقدامات مسلحانه را ندارد که تا زمانی که از عضویت این گروه خارج نشود و از آنان ابراز برائت نکند مشمول حکمی خواهد بود که در حق سایر اعضایی که قصد براندازی و اقدامات تروریستی دارند اجرا می گردد.
البته لازم به ذکر است که بهائیان و دوستان خارجی(!) آنها نیز، بیکار ننشسته و اقدام به تأسیس دانشگاههای زیرزمینی برای بهائیان نموده اند که مدرک آن نیز در غرب دارای اعتبار کافی می باشد و در کشورهای غربی با آنها مانند افراد تحصیلکرده برخورد می شود! در واقع بهائیان هر چند از محرومیت از تحصیل در دانشگاههای رسمی کشور می نالند، ولی در اصل از این مسئله بهره برده و بدون رقابتهای سنگین برای رسیدن به مدارج دانشگاهی، مدرک و امکان اشتغال در غرب را کسب می کنند. حال باید بپرسیم که آیا این رفتار بهائیان به معنای دورو بودن نیست؟
یکی از وظایفی که بیت العدل بر دوش بهائیان نهاده، این است که هر بهایی موظّف است کلیه ی عملکرد ماهانه خود شامل: جلسات دعا و مناجات، کلاس های روحی، ضیافت و … که در آنها شرکت کرده و یا هر کسی را که تحت تبلیغ خود قرار داده را به بیت العدل ارسال کند. و به طور کل وظیفه دارد هرگونه فعالیتی که مطابق خواست بیت العدلشان ـ که در اسراییل می باشد ـ را به این موسسه (بیت العدل) گزارش نماید؛ آن هم به طور مکتوب!!!!
البته بهائیان نیز در این امر همّت گمارده و گزارشات خود را به محافل محلی خود و از محافل محلی به محفل ملی و سپس از آنجا به بیت العدل میرسانند.
اولین مشکل این است که خارج کردن اطلاعاتِ شهروندان از کشور به کشوری مانند اسراییل مصداق بارز “جاسوسی” است.
و دوم اینکه به سادگی، اسراییل با دردست داشتن این اطلاعات، این طیف جامعه از ایران را زیر نظر دارد.
اما اگر بهاییان در دفاع از خود بفرمایند: ما این اطلاعات را به اسراییل تحویل نمیدهیم و مستقیماً به بیت العدل میرسانیم؛ در جواب باید گفت: اولاً، هر چیزی که در اسراییل است، پس اسراییلی است و به نفعشان؛
دوماً، محال است تصوّر کنیم اسرائیل به این اطلاعات علاقهای نداشته باشد و به آنها رجوع نکند و اجازه دهد این اطلاعات به آسانی بین بهاییان ایران و اسراییل رد و بدل شود!!!!
یا بهاییان اینگونه از خود دفاع کنند که: چرا بیخودی موضوع را بزرگ جلوه میدهید؟! جاسوسی کدام است؟! مگر گزارشات ما شامل اطلاعات محرمانه است که اَنگ جاسوسی میزنید؟!
باید عرض کرد: حتماً شما ارزش آن را نمیدانید و متوجه خطرات آتی آن برای کشور نیستید؛ البته حق دارید؛ شما مکلّف و موظّف هستید و باید از بیت العدل اطاعت کامل داشته باشید!!!!
اما باید همین قدر برایتان کفایت کند که دولت مطبوعتان و هموطنانتان در ایران هیچ علاقهای به این مخابره ی اطلاعات به کشور اسراییل و یا به قول خودتان بیت العدل ندارند. حتماً دوستان و رفقایتان اگر روزی بفهمند که اسم و مشخصات خودشان و خانوادهشان در لابه لای همان اطلاعات بیارزشی که میفرمایید به اسراییل مسافرت و مخابره شده، بدون تردید در ادامه رابطه دوستی با شما بهاییان تجدید نظر جدّی میکنند.[1]
**********
[1] ـ گنجینه حدود و احکام. باب 75: ابداً بدون اذن و اجازه حکومت، جزئی و کلی نباید حرکتی کرد و هر کس بدون اذن حکومت، اَدنی حرکتی نماید، مخالفت به امر مبارک کرده است و هیچ عذری از او مقبول نیست