چرا ایرانیان از امام حسین (ع) دفاع نکردند؟ شماره 2
سلام
درمقاله قبل عنوان شد
چرا ایرانیان از امام حسین (ع) دفاع نکردند؟(1)
کورت فریشلرمستشرق آلمانی. وی از جمله کسانی است که درباره تاریخ اسلام تحقیقاتی را انجام داده است. وی در مورد قیام عاشورا و نحوهی رویارویی
سپاهیان امام حسین علیهالسلام و لشگریان ابنزیاد برداشتی دارد که خالی از اشکال نیست و در این باره به راهی رفته که نتیجهی عقلایی از آن دیده نمیشود.
زیرا استدلال ضعیف او بر هیچ خوانندهای پوشیده نخواهد ماند.
فریشلر در این مورد میگوید: «... اما میدانیم که ساحل رودخانه از طرف سربازهای عمر سعد اشغال شده بود نه برای این که مانع از این شوند که کاروان حسین علیهالسلام از آب رودخانه استفاده نمایند بلکه نگذارند که کاروان حسین علیهالسلام در ساحل غربی راه، از میدان جنگ عقب نشینی نمایند!!».
__________________
کورت فریشلر آلمانی در مورد امام حسین، کتاب «امام حسین و ایرانیان» را نوشته است. فریشلر در این کتاب اسناد و مدارک را دقیقاًثبت نکرده است و به حضور نماینده امام در ایران «شهر ری» و آشنایی کم و بیش امام حسین به زبان فارسی و علاقه متقابل امام و ایرانیان، و حرکت امام حسین از مکه به کربلا و فعالیت مسلم بن عقیل در کوفه و حادثه کربلا و اوضاع ایران و تأثیر خون حسین و نفرین زینب (س) در سقوط اموی اشاره نموده است.
کورت فریشلر طرفداری کارگر ایرانی در کوفه به نام عباس بذائی (اردبیلی) از مسلم بن عقیل و کشته شدن او توسط سربازان محمد ابن اشعث را ذکر نموده
فریشلر در مورد جنگ تن به تن در روز عاشورا میگوید: «در عاشورا جنگ تن به تن از بامداد تا ظهر ادامه داشت و تو گویی قضا و قدر تعمد داشت که آن روز، جنگ به آن شکل ادامه پیدا کند... که تا آخرین لحظه ناظر صحنههای از خود گذشتگی سربازان حسین و خود او بشوند و حتی اندکی از آن فاجعهها از نظرشان محو نگردد».
در مورد علاقه ایرانیان و حمایت آنها از امام حسین، فریشلر به نقل از ابو علی سیمجور ذکر میکند که عدهای از ایرانیان کوفه به سوی قادسیه رفتند و به کربلا رسیدند... و خود را به امام حسین رساندند. حسین گفت: پس بدانید که من و کسانی که نسبت به من وفا دارند فردا به قتل خواهیم رسید و شما از راهی که آمدهاید برگردید تا کشته نشوید... ایرانیها گفتند: کشته شدن در راه تو برای ما سعادت است... که بین (20 تا 30) نفر مرد ایرانی در کربلا ماندند و فقط اسم (برویج = پرویز) معلوم است.
همچنان که ذکر شد در این کتاب اسناد و مآخذ دقیقاًدرج نشده است و مورخان نیز در این مورد (شرکت ایرانیان در کربلا) سخنی ذکر نکردهاند که
فریشلر در این مورد میگوید: «مورخان نام ایرانیها را تعمداًذکر نکردهاند؛ زیرا خلفای عباسی با آن که بهکمک ایرانیها سر کار آمدند با ایرانیها عداوت داشتند خلفای اموی نیز خونخوارترین افراد را مأمور اداره ایرانیان مینمودند و نمیتوان تردید داشت که یکی از عللعلاقهمندی ایرانیان به علی و فرزندانش ناشی از کینه بنی امیه به ایرانیان بود و علی (ع) و فرزندانش بر عکس بنی امیه به ایرانیان علاقه داشتند... مورخان به خاطر بیم از بنیامیه اسم ایرانیان را که از حسین حمایت کردند از قلم انداختند».
در این کتاب به شرکت (20 تا 30) ایرانی در کربلا و شهادت آنها به نعمان بن ابیعبدالله و قاضی سعد الدین ابوالقاسم عبدالعزیز معروف به ابن براج استناد نموده است.
فریشلر معتقد است که کاروان حسین در کربلا حداکثر 200 نفر بوده و حال آن که حداکثر سپاه پیاده و سوار علیه امام سی هزار نفر بودند.
حماسه حسینی با توجه به مقایسه دو سپاه یکی از حماسههای رزمی بزرگ جهان است: «کشته شدن حسین و یارانش قطع نظر از هر نوع نظریه ایدئولوژی از لحاظ شجاعتی که از آن مرد (بزرگ) و یارانش به ظهور رسید، یکی از حماسههای رزمی بزرگ جهان است آدمی وقتی نوشته مورخان را در خصوص روحیه حسین (ع) میخواند،حیرت میکند که آن مرد دارای چه ایمان و ارادهای بود که آن موقع از مشاهده سر شکافته و خونین پسرش (علی اکبر) ... گریه نکرد و ننالید و گفت خدایا این قربانی را در راه دین برحق خود، اسلام بپذیر.
به نظر میرسد که فریشلر به جای علی اصغر، علی اکبر را نوشته است.
چرا که پس از اصابت تیر حرمله بن کاهل اسدی به علی اصغر (ع) امام حسین (ع) خون او را به آسمان پاشید که حتی قطرهای از آن خون به زمین نیفتاد.
از نظر کورت فریشلر، نطق زینب در کوفه هم در مردم تأثیر نمود و هم روحیه نستوه و خللناپذیر او را نشان داد و هم جوابی دندان شکن در جمع به عبیدالله زیاد داد.
«نطق زینب در مردم خیلی اثر نمود... اولین بار بود که یک زن در کوفه، با صدای بلند برای مردم نطق میکرد... از روزی که شهر کوفه از صدر اسلام بنا شد تا آن روز اتفاق نیفتاده بود... زنی که حرف میزد یک اسیر بود و نطق کردن یک مرد اسیر یک پدیده خارق العاده جلوه مینمود تا چه رسد به اینکه یک زن اسیر نطق نماید که... ما عظمت خود را از دست ندادهایم ما از خانواده رسالت هستیم و مباهات میکنیم که مردان ما در راه حق کشته شدهاند و ما اسیران رنج را جهت پیروی از حق تحمل مینماییم... برادرم با جدش رسول الله در بهشت است... ولی آنها که برادرم را کشتند در این دنیا ملعون میشوند... در دنیای دیگر در قعر جهنماند... »
به نوشته فریشلر، علی بن حسین (ع) (امام زین العابدین) در دمشق بستر بیماری بود پزشکی ایرانی ـ که از پزشکان جندی شاپور به نام بختیشوع بود امام را معالجه کرد و تجویز دارو نمود.
و امام حسین در کربلا کمک ملائکه را نپذیرفت.
- ۹۴/۰۷/۲۵