دختران ایرانی چرا قصد ازدواج ندارید؟
چرادختران زیباوتحصیل کرده وفرشته بانوان ایران قصدازدواج ندارند؟
خسته نشدید از این همه بی شوهری؟!
چطوری یک مرد می تواند از شما خواستگاری کند و دخترایرانی جواب بله بدهد؟
- ۱ نظر
- ۰۹ آبان ۰۳ ، ۲۱:۱۸
چرادختران زیباوتحصیل کرده وفرشته بانوان ایران قصدازدواج ندارند؟
خسته نشدید از این همه بی شوهری؟!
چطوری یک مرد می تواند از شما خواستگاری کند و دخترایرانی جواب بله بدهد؟
کتیبه ها و سنگنوشته های پارسی در سرزمین اران و شروان (جمهوری جعلی آذربایجان) از سده پنجم تا چهاردهم هجری
دکتر پرویز ورجاوند
در سال ۱۹۹۱ میلادی از سوی آکادمی علوم جمهوری آذربایجان ، اثر ارزشمندی بچاپ رسید که برای پژوهشگران تاریخ و باستانشناسی و تاریخ هنر از اهمیت ویژهای برخوردار است. پژوهشگر ارجمند خانم « مشهدی خانم » (Mashadixanim Neymat) چنانکه در مقدمه اثر آورده شده ، مدت ۴۰ سال برای بررسی و گردآوری و معرفی آثار مورد بحث ، تلاشی پیگیر داشتهاند. ایشان در این کتاب ، در مجموع ۴۴۱ کتیبه موجود در بناهای تاریخی ، موزههای مختلف و سنگگورهای گورستانهای سرزمین اران و برخی جمهوریهای همجوار را با انجام بررسیهای میدانی و کند و کاو در آرشیوها و جزوههای انتشار یافته ، گرد ساختهاند. مجموعهای که میتواند در زمینه های گوناگون پژوهشگران را یاری دهد.
گردآورنده در مقدمه این کتاب ضمن اشاره به تلاشهای ۴۰ ساله خود ، نام تعدادی از پیشگامان در این کار را آورده است. ایشان نخست از پژوهشگر معتبری چون آکادمیسین « کراچکوفسکی » یاد میکند که بر اهمیت بررسی کتیبههای دوران اسلامی و ضرورت انتشار آنها تاکید داشته است. سپس به مجموعههای جمعآوری شده ، توسط آکادمیسین دورن و کوماروف که در انجمن جغرافیایی اتحاد جماهیر شوروی سابق وجود دارد ، اشاره میکند که مورد استفاده قرار داده است. او درباره نقش مهم شرقشناس معروف خانیکف سخن گفته و مینویسد که خانیکف در سال ۱۸۴۸ سفر به قفقاز را در این زمینه آغاز و فهرستی از کتیبههای قدیمی را تهیه کرد. او مینویسد که خانیکف را در این سفر ، نقاشی بهنام کنتز و افسری بهنام ریکسوفسکی همراهی میکردند. خانیکف در جریان بررسیهای خود از همکاری ملاعبدالرحیم ، روحانی مسلمان باکو ، در خواندن کتیبه های باکو و « بیبی هیبت » بهرهمند بوده است. خانیکف در یادداشت های خود از احاطه میرزافاضل خان شاعر دستگاه عباسمیرزا به زبان عربی ابراز شگفتی کرده است. نویسنده کتاب ، آلبوم تصویر کتیبههای خانیکف را مورد استفاده قرار داده و از آرشیو کتیبههای سنپطرزبورگ نیز بهره جسته است.
همچنین گردآورنده کتاب به نقش پژوهشگرانی چون : فرن - کونیک - دورن - بروسه - بارتلمه -ساولیف - گریگوربف - برزین - پتروف و دیگران در کار بررسی کتیبههای دوران اسلامی منطقه اشاره دارد. او اشاره دارد که خدمات دورن در مورد بررسی و خواندن کتیبههای سرزمین اران ، بویژه باکو از اهمیت زیادی برخوردار بوده است ؛ ولی در نهایت تاسف همه آنچه که او گردآورده بود ، حتی دستنوشتههای او ، بهنگام آتشسوزی در موزه آسیایی سنپطرزبورگ در سال ۱۸۶۴ میلادی از بین میرود.
نویسنده سختکوش کتاب یادآور شده است که کار بررسی کتیبههای دوران اسلامی را از سال ۱۹۴۹ میلادی آغاز کرده است. نیمی از این کار حاصل پژوهشهای او از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۸۱ است. او یادآور میشود که کتیبههای موجود در قلمرو جمهوری آذربایجان و جمهوریهای همسایه برادر [ هنوز درگیری با ارمنستان بهوجود نیامده تا برادران را به دشمن خونی یکدیگر تبدیل کند.] ارمنستان ، گرجستان و داغستان را نیز مورد بررسی قرار داده است. در انجام این پژوهش ، گذشته از کارهای میدانی ، تحقیقات و یافتههای پژوهشگران قبلی نیز مورد توجه قرار میگیرد و در طی سفرها و بازدیدها ، کتیبههای جدید بسیاری بدست میآید که از همه آنها عکسها و طرحهایی تهیه میگردد.
باتوجه به عنوان « جلد اول » در پشت کتاب ، میتوان فهمید امیدوار بود تا جلد دیگری نیز در آینده انتشار بیابد و مجموعه دیگری از این کتیبهها در اختیار پژوهشگران قرار بگیرد، نام کتاب عبارت است از : « مجموعه کتیبههای عربی ، فارسی و ترکی در آذربایجان » و عنوام عربی کتاب بصورت زیر نوشته شده است : « دیوان الکتابات العربیة و الفارسبة و الترکیة فی آذربیجان » از قرن یازده تا آغاز قرن بیستم میلادی. حال چرا عنوان کتاب به جای فارسی به عربی نوشته شده خود مطلبی دیگر است. نکته مهم و قابل ذکر درباره عنوان کتاب این است که از مجموع ۴۴۱ کتیبهای که در کتاب معرفی شده است ، فقط و فقط « یک کتیبه کوتاه » مربوط به سال ۱۳۲۶ هجری قمری به زبان « ترکی » است و بقیه همه یا به عربی و بیشتر فارسی است.
ازاین رو ذکر عنوان « ترکی » در نام کتاب از نظر علمی نمیتواند توجیه درستی بهدست دهد. همچنانکه در عنوان کتاب اشاره رفته است ، این کتیبهها از قرن ۵ ام تا ۱۴ هجری قمری را در بر میگیرند ؛ بنحوی که قدیمیترین کتیله معرفی شده دارای تاریخ ۴۴۲ ه.ق و جدیدترین آن ۱۳۸۲ ه.ق است.
معرفی و سخنی چند درباره نمونههایی از کتیبههای فارسی در سرزمین اران
کتیبههای فارسی گردآوری شده در این کتاب به دو دسته کلی تقسیم میشوند :
الف- کتیبههای تاریخی مربوط به بناهای تاریخی یا فرمانها.
ب- سنگگورها و کتیبههای مربوط به درگذشتگان. که این سنگنبشتهها در سه گونه جایگاه قرار دارند :
۱- در محل اصلی خود در بناهای تاریخی و آرامگاهها.
۲- در گورستانهای شهرها و قصبهها.
۳- در موزه ها و انستیتوهای مختلف.
گروه اول ، بناهای تاریخی : این بناها عبارتاند از :
۱- مجموعه معماری شکوهمند سرای شیروانشاهان در باکو.
۲- مسجد جامع باکو از کهنترین مسجدهای شهر که به موزه فرش تبدیل شده است.
۳- مسجد مولانا احمد در بخش قدیمی باکو ، کوچه صابر.
۴- مسجد خواجه امیرشاه در بخش قدیمی باکو.
۵- دروازه قدیمی حصار « ذوالفقارخان » در باکو.
۶- کهنه مسجد در کوچه آصف زینعلی باکو.
۷- منار قصبه « مردکان » در نزدیکی باکو.
۸- مقبره پیرعلی بابا در قصبه « تورکن » در نزدیکی باکو.
۹- مسجد و مقبره خلیفه علی در قصبه « بوزوونا » نزدیک باکو.
۱۰- مسجد طوبی شاهی.
۱۱- مسجد نظام الدین در قصبه امیراجان.
۱۲- مسجد قصبه « سرای ».
۱۳- رباط یا کاروانسرای « ینگی » واقع در میان راه باکو و سالیان بطرف آستارا.
۱۴- آرامگاه یوسف فرزند شیخی در شهر خالدان واقع در میان باکو و گنجه.
۱۵- مقبره پیرشاهی در قصبه پیرشاهی.
۱۶- رباط خواجه بخشی در قصبه « نردران » یا نارداران.
۱۷- مسجد بیلگه در قصبه بیلگه.
۱۸- مسجد و حمام دیگاه واقع در قریه دیگاه.
۱۹- مسجد و زاویهِ واقع در قصبه کُردهخانه.
۲۰- مسجد ییلر.
۲۱- حمام در قصبه رامانا.
۲۲- خانقاه پیرحسین.
۲۳- مقبره شیخ ابوبکر واقع در میان داغستان و جمهوری آذربایجان.
گروه دوم ، گورستانها و سنگقبرهای آنها :
۱- سنگقبرهای گورستان قصبه نارداران.
۲- سنگقبرهای گورستان نوربابا در قصبه بیلگه.
۳- سنگقبرهای گورستان قصبه « مشهدی آقا ».
۴- سنگ قبرهای گورستان قصبه بوزووانا.
۵- سنگ قبرهای گورستان قصبه شووالان مجاور مردکان.
گروه سوم ، موزهها : موزهها و جایگاههایی که تعداد زیادی از کتیبههای بناهای تاریخی و سنگ مزارها بدانجا برده شده ، عبارتاند از : موزه تاریخ آذربایجان ، موزه دانشگاه باکو ، موزه اینجه صنعت ، موزه نظامی باکو ، انستیتوی مردمشناسی آکادمی ، موزه تاریخ معماری واقع در مجموعه شکوهمند و باارزش سرای شیروانشاهان.
===============================
*★٭★٭ در آینده بررسی و خوانشِ شماری از این کتیبههای پارسی را بر پایه کتاب چاپ شده در باکو ، نشان خواهیم داد.
اما یک پرسش : اگر مردم اران و آذربایجان ، ترک بودهاند ، چرا هیچ کتیبهای به زبان ترکی مربوط به پیش از ۱۸۰۰ میلادی در این سرزمینها وجود ندارد ؟! اگر مردم اران و آذربایجان ترک بوده اند ، چرا به زبان مادری خود هیچ احترامی نگذاشته و کتیبه های خود را به پارسی یا گاها عربی مینوشتند ؟! چرا سنگمزارهای خود را به پارسی مینوشتند ، مگر مردمی که به دیدار این مزارها میرفتند ترکی نمیدانستند که باید سنگمزارها را به پارسی مینوشتند ؟! اینها و پرسشهای بسیار دیگر ، موضوعاتی هستند که یک جوان فریبخورده « آذری » که خود را ترک میپندارد ، باید به آنها بیندیشد. یک جوان آذری یا ارانی باید بداند که زبان پدرانشان چه بوده و چگونه دگرگون گشته است. زبانی که بسیاری از تاریخدانان همچون : ابن مقفع ، حمزه اصفهانی ، خوارزمی ، بلاذری ، مسعودی ، اصطخری ، ابن حوقل ، مقدسی ، سمعانی ، حمدالله مستوفی ، یاقوت حموی و دیگران بدان اشاره کردهاند.
===============================
منابع :
۱- کتاب ایران و قفقاز ، پرویز ورجاوند ، برگه ۳۲۳ به بعد. نشر قطره ۱۳۷۸ خورشیدی.
۲- کتاب The Corpus of Epigraphic Monuments of Azerbaijan نوشته Neymat M.S چاپ باکو در ۱۹۹۱ و ۲۰۰۱ میلادی.
. کتیبه های جعلی ارخون
مورخ ترکیه ای : ماهیت وجود نژاد ترک در ترکیه منتفی است شصت درصد الفاظ ترکی در زبان ترکیه را دوره ملت سازی آتاتورک ساخته اند ناقص و جعلی و ضعیف بودن زبان ترکی استانبولی
ماهیت وجود نژاد ترک در ترکیه منتفی است
به گزارش روزنامه رادیکال، پروفسور ظفر توپراک مورخ و عضو هیات علمی دانشگاه بوغازایچی که به تازگی کتابی را با عنوان ” جمهوریت و آنتروپولوزی از داروین تا درسیم” منتشر کرده، در تحلیل تاریخ جمهوری ترکیه و منش سیاسی مصطفی کمال آتاترک، نقش دو عامل دین و کُردها را مهم ارزیابی کرده و می گوید:
” آتاترک، با دین فاصله بسیاری داشت و گرایشات ضد دینی در ترکیه نه از دوران عصمت اینونو بلکه از دوران خود آتاترک آغاز شده است. او می خواست برای نابودی امپراطوری عثمانی، پیش از هر چیز با اندیشه خلافت دینی و منش دینی بجنگد. او ترکیه را در برابر تهدیدات بزرگی می دید و برای تشکیل پدیده ای به نام دولت ملی، می خواست دست به مهندسی اجتماعی زده و تیپ جدید از شهروندان ترکیه ای را به وجود بیاورد و برای رسیدن به این منظور، رابطه آنان را با گذشته قطع کرد. اگر غیر از آتاترک هر کس دیگری رهبری براندازی عثمانیان را بر عهده می گرفت، نمی توانست لاییسم را به عنوان یک اصل مهم جمهوری ترکیه، بقبولاند.”
وی در ادامه می افزاید: ” مصطفی کمال با مطالعه چند کتاب در خصوص انسان شناسی و آنتروپولوژی، متوجه می شود که از دیدگاه دانشمندان این علم، جمجمه انسان ها به دو گونه ی دولیکوسفال و براکیسفال تقسیم می شود. حتی محققی به نام آفات اینان برای کمک به اندیشه های مهندسی اجتماعی و ملت سازی آتاترکی، جمجمه سر 64 هزار نفر را اندازه گیری می کند و روشنفکران کُرد نیز می گویند که ما نیز همچون ترک ها دارای جمجمه براکیسفال هستیم. در آن یکی دو سال اول جمهوری مدام درباره شناسنامه کُرد سخن می رود اما همین که شیخ سعید ظهور می کند، به یک باره کلمه کُرد رخت بربسته و تعبیر ترک های کوهی جای آن را می گیرد. از آن دوران نه تنها کردها بلکه همه ترکیه ای ها دچار آسمیلاسیون و ذوب شدگی فرهنگی شدند و نزدیک به شصت درصد از الفاظ تزکی امروز ما، از ابداعات آن دوران است. با این وجود من معتقدم که آتاترک نه با کُرد، بلکه با دین مشکل داشته است.”
قابل ذکر است که زمان ملت سازی جعلی ترک در پایان امپراتوری عثمانی، کشور ترکیه ساخته شد و برای قطع کردن هویت تاریخی مردم آسیای صغیر و آناتولی و ساخت یک ملت ترک جعلی، زبان مردم از واژگان فارسی و عربی که دو سوم زبان مردم را تشکیل میداد با دستور دولتی حذف شد
«مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ حَسَبُه».
کسی که اعمالش او را کند سازد حَسَبَش او را تند نخواهد ساخت.
در نظام سنتی، قبیلهای همه ارزشهای اجتماعی به دو چیز وابسته بود: ۱- حسب و نسب. ۲- مال و ثروت. حسب و نسب اگر بود ثروت، شهرت، نفوذ اجتماعی و رفاه هم بود. معمولاً عمل شایسته و رفتار بایسته اخلاقی در حاشیه قرار داشت به این معنا که به نسبت تعارضی که با حسب و نسب و قبیله و ثروت، شهرت، نفوذ اجتماعی و رفاه داشت، عمل اخلاقی کند و کندتر میشد. به گمان آنان ارزشهای مادی آنان را سریعتر به مقصد میرساند.
نظام مدرن، حسب و نسب را کنار زد چون دیگر منشأ ثروت، شهرت، نفوذ اجتماعی و رفاه نبود. در نظام مدرن همه ارادهها معطوف به قدرت اجتماعی شد. قدرتی که از ناحیه نهادهای دینی، نهادهای مدنی، اصناف، شرکتها، هلدینگها، جناحهای سیاسی و احزاب است. این مراکز قدرت هستند که ثروت، شهرت، نفوذ اجتماعی و رفاه تولید میکنند. مشاهدات گویای آن است که در اینجا هم غالباً عمل و رفتار اخلاقی زمانی مورد توجه است که تعارضی با مراکز و نهادهای قدرت که اهداف مادی را تولید میکنند نداشته باشد. به گمان آنان نهادهای قدرت سریعتر آنها را به مقصد میرسانند و برای این کار دهها توجیه فراهم میکنند.
این درحالی است که هویت انسان، مستقل از اهداف نظام سنتی و مدرن است و به هیچ وجه به آنها وابستگی ندارد. انسانیت انسان وابسته به عمل انسان است چنانکه دیانت واقعی انسان هم وابسته به هویت و انسانیت اوست. بر خلاف *دیانت اسمی* و رسمی، *دیانت واقعی* هر کس وابسته به کنش صحیح او نسبت به واقعیت عالم و رفتار بایسته او با موجودات عالم است. هویت انسانی انسان را خود انسان، آن هم با عملش میسازد. دیانت آدمیان و آدمیت آدمیان نه به مال و ثروت آنان نه به حسب و نسب و نژاد آنان و نه به نهادهای قدرت مدرن وابسته است.
قرب الهی و سعادت اخروی افراد هم به هویت انسانی انسانها وابسته است که از طریق اکتساب اوصاف الهی حاصل میشوند نه وابسته به نژاد سادات یا نژاد غیرسادات است، نه وابستگی به فرقه شیعه و یا فرقه سنی دارد، نه وابسته به نام مسیحیت، یهودیت یا اسلام رسمی افراد است، نه وابسته به جبهه اصلاحات یا اصولگرا، نه وابسته به جغرافیای ایران، ژاپن، امریکا و روسیه است.
کلام مولا دفع همین توهم است که تصور شده است حقیقت وجودی و دینی آدمی به نهادهای قدرت بیرونی وابسته است نه باورها و خلقیات درونی و رفتار اخلاقی و انسانی بیرونی. این آموزه همه ادیان بوده و در قرآن هم آیات بسیاری بر آن دلالت دارد. کراجکی مینویسد پیامبر اکرم در آخرین لحظات عمر خویش نگران شیوع توهم اسلام اسمی بود که ابتدا رو به دخترش فاطمه کرده و فرمود: دخترم فاطمه! به عملت تکیه داشته باش که از من در برابر خدا کاری ساخته نیست: «اعملی فإنّی لا اغنی عنک من اللّه شیئا.» آنگاه رو به عموی خود عباس کرد که عموجان به عملت تکیه کن که از من در برابر خدا کاری ساخته نیست: «اعمل فإنّی لا اغنی عنک من اللّه شیئا.» سپس رو به امت حاضر در جلسه کرد و فرمود: ای مردم به خدا قسم چیزی جز عمل و رحمت الهی مرا رهایی نخواهد بخشید و اگر نافرمانی کنم ذلیل خواهم شد: «أیّها الناس … الذی بعثنی بالحقّ لا ینجینی إلّا عمل مع رحمة و لو عصیت لهویت.» (کراجکى، ج۱، ص۹۴) دغدغه توهم اسلام اسمی را ائمه هم داشتهاند. از امام باقر نقل شده است که به شیعیان ما برسانید عمل کنند که از ما در برابر خدا کاری ساخته نیست: «أَبْلِغْ مَوَالِیَنَا أَنَّا لاَ نُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اَللَّهِ شَیْئاً إِلاَّ بِعَمَلٍ» (الکافی، ج۲، ص۱۷۹)
رسول منتجبنیا گفت: کاری نکنید که مردم کلا اعتقاداتشان سرد شود و خدایی ناخواسته مورد خشم و غضب الهی واقع شوند.
رسول منتجبنیا در گفتگو با خبرفوری گفت: آیت الله طالقانی و شهید بهشتی بهشتی مخالف اضافه شدن حجاب اجباری به قانون بودند.