جمهوری اسلامی ایران برای مخالفین خود چه حقوقی قایل است؟
جهت ارائه پاسخى مناسب ابتدا لازم است تا مطالبى را دربارهى شیوهى برخورد رهبران الهى با دشمنان و مخالفان حکومت اسلامى، بیان نماییم: بررسى آموزههاى دینى و سیرهى حکومتى بزرگان اسلام در برخورد با مخالفان بیانگر این حقیقت است که در نظام اسلامى براى تکتک افراد جامعه (صرف نظر از گرایش سیاسى، نژاد و..). جایگاه ارزشى و حقوقى خاص در نظر گرفته شده است؛ مهیا نمودن زمینههاى هدایت و فرصتهاى بازگشت، حفظ آبروى افراد، از جایگاهى بالا برخوردار است. یکى دیگر از اصول مهم نظام مدیریتى اسلامى؛ سعهى صدر و مدارا و تسامح با دشمنان و مخالفان است: قرآن کریم به صورت متعدد، نه تنها پیروان خود را به مدارا و تسامح نسبت به مخالفان مىخواند، گاه نیکوکارى در حق مشرکان را نیز توصیه مىکند. چنان که مىفرماید: لاینهاکم عن الذین لم یقاتلوکم فى الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین؛(ممتحنه، آیهى 8).سیرهى پیامبر گرامى اسلام و امام على(ع) نشان دهندهى موارد متعددى است که با این که آن بزرگواران به خوبى افراد منافق و مخالفِ حکومت خود را مىشناختند، تا آنجا که این افراد به امنیت و وحدت جامعه اسلامى آسیب نمىرساندند و دست به قیام مسلحانه نمىزدند، با کمال مدارا و سعهى صدر با آنان برخورد و از معرفى آنان خوددارى مىکردند: به عنوان نمونه در جریان توطئهاى که منافقان براى قتل و ترور پیامبر گرامى اسلام در غزوة تبوک طراحى نمودند، سرانجام با درایت آن حضرت(ص) ناکام ماندند؛ حذیفه یکى از اصحاب پیامبر(ص) مىگوید: «من آنها را از نشانههاى شترانشان شناخته و به پیامبر(ص) گفتم: من آنها را به شما معرفى مىکنم تا آنان را به سزاى خویش برسانى. پیامبر با لحن عطوفتآمیزى به من دستور داد که از افشارى راز آنها خوددارى کنم. شاید آنها راه توبه را در پیش گیرند و نیز افزود: اگر من آنها را مجازات نمایم، بیگانگان مىگویند محمد پس از آن که به اوج قدرت رسید، شمشیر بر گردن یاران خود نهاد»(فروغ ابدیت، جعفر سبحانى، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، چاپ شانزدهم، 1378، ج 2، ص 405)امام على(ع) نیز در برخورد با مخالفان خویش سه راهبرد اساسى داشت : گفتو گو؛ مدارا؛ برخوردِ قاطع (دانشنامهى امام على(ع)، ج 6، امام على و مخالفان، ص 238) تلاش اولیهى امیرالمؤمنین(ع) پاسخگویى به شبهات مخالفان بود و مىکوشید راهى براى پایان بخشیدن مسالمتآمیز؛ نزاع و دشمنى بیابد. اگر از این راه نتیجهى دلخواه به دست نمىآمد، با مخالفان خود، تا جایى که به امنیت و وحدت جامعهى اسلامى آسیبى نمىرسید، مدارا، و از شدت و خشونت پرهیز مىکرد. سرانجام اگر مخالفان دست به قیام مسلحانه مىزدند و امنیت شهرها و راهها را به خطر مىانداختند، نوبت به برخورد قاطعانه مىرسید. البته امام در این مرحله نیز هیچ گاه از ارشاد و راهنمایى دشمنان غفلت نمىکردند و در عمل نیز نشان مىداد که همواره این سخن پیامبر اکرم(ص) را پیش خود دارد که در غزوهى خیبر، خطاب به ایشان فرمود: «اگر خداوند یک تن را به دست تو هدایت کند، بهتر از هر چیزى است که خورشید بر آن مىتابد»(شرح نهجالبلاغه، ابن ابىالحدید، ج 4، ص 14 / بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، ج 32، ص 448) امام على(ع) با آن که از انگیزهى طلحه و زبیر براى رفتن به مکه آگاه بود و مىدانست جز جنگافروزى مقصود دیگرى ندارند، با آنان مدارا کرد و در پاسخ به پیشنهاد ابنعباس که از وى مىخواست تا آن دو را زندانى کند و از رفتن به مکه بازدارد، فرمود: «آیا از من مىخواهى که آغازگر ستم باشم... و بر اساس ظن و گمان به مجازات افراد بپردازم و پیش از انجام کار مؤاخذه نمایم؟ هرگز! به خدا قسم از رفتار عادلانه... که خدا مرا بدان امر فرموده، روى نمىگردانم»(مصنفات شیخ المفید، ج 1، الجمل، ص 166) نتیجه آن که بر اساس آموزههاى دین و سیرهى بزرگواران اسلام، اصل، مدارا و تسامح با مخالفان و دشمنان است تا جایى که به وحدت و امنیت جامعه اسلامى خدشهاى وارد نشود. قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران نیز که نشأت گرفته از آموزههاى حیاتبخش دین مبین اسلام و سیرهى معصومین(ع) مىباشد؛ تمامى حقوق شهروندى را براى مخالفین نظام به رسمیت شناخته و حدود آن را به: عدم اخلال به مبانى نظام، حفظ امنیت، منافع و وحدت ملى و مصالح نظام اسلامى مشخص کرده است(اصول 20 و 26 و 27 و 37 و 40 قانون اساسى) اما در مواردى که مخالف حدود قانونى را رعایت نکند، حکومت اسلامى جهت حفظ مبانى نظام اسلامى و امنیت و وحدت جامعه، موظف به برخورد با مخالفین اخلالگر است. شیوهى برخورد نیز باید بر اساس راهکارهاى دینى و قانونى باشد که طبق قانون اساسى این وظیفه بر عهدهى قوه قضائیه گذاشته شده است.
- ۹۴/۰۶/۲۳